بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت غرر الحکم :
محتویات
1 مؤلف 2 محتوای کتاب 3 انگیزه تألیف 4 شیوه تدوین غررالحکم 5 چاپها و نسخههاى خطى کتاب 6 کتابهای نوشته شده پیرامون غرر 7 پانویس 8 منابع 9 متن کتابمؤلف
از زندگانی عبدالواحد بن محمد تمیمی آمِدی آگاهی چندانی در دست نیست و سال درگذشت وی را با اختلاف، 510، 520 و 550 قمری یاد کردهاند و محدث ارموی در مقدمه غررالحکم با استناد به قراین و شواهد، 550ق/1155م را ترجیح داده است.[1]
آمدى، شاگرد احمد غزالى (م، 520 ق)[2] و استاد ابن شهر آشوب و گویا پدر شیخ فقیه، ابومحمد عبدالله بن عبدالواحد ـ استاد شاذان بن جبریل قمى ـ بوده است.[3]
محدث بزرگ شیعه، مرحوم حاج میرزا حسین نورى هنگام شمارش مشایخ ابن شهر آشوب، از آمدى سخن گفته و با استناد به قرائن و شواهد بسیارى، امامی بودن او را ثابت کرده است.[4] همچنین میرزا عبدالله افندى نویسنده کتاب ریاض العلماء او را «فاضل عامل محدث امامى شیعى» دانسته است.[5] البته وى در آغاز شرح خود، على علیه السلام را همچون اهل سنت با عبارت «کرم الله وجهه» ستوده است که شاید بتوان آن را بر تقیه، یا تصرف نابجاى کاتبان و ناسخان حمل کرد.
از شیخ عبدالواحد آمدى علاوه بر غرر الحکم، کتاب دیگری با نام «الحِکم و الأحکام من کلام سید الأنام» گزارش شده است[6] که بر جای نمانده، اما حاجى خلیفه، خصوصیات و بخشى از مقدمه کتاب را در کشف الظنون نقل کرده است.[7]
محتوای کتاب
غررالحکم، حاوى 10760 حدیث کوتاه از امیرمؤمنان على علیه السلام است، که به ترتیب حروف الفباى نخستین کلمه حدیث و در 91 باب از کتاب هایى مانند نهج البلاغه، صد کلمه جاحظ، تحف العقول ابن شعبه حرانى و دستور معالم الحکم قاضى قضاعى گردآورى شده و به دلیل عظمت کلام و بزرگى معنا و روشمندى کتاب از دیرباز مشهور و آوازه اش از همان زمان مؤلف، طنین افکن بوده و مورد کتابت و قرائت و اجازه و استجازه واقع شده است.
انگیزه تألیف
مؤلف، در آغاز کتاب، انگیزه خود را از گردآورى آن، چنین بیان مى دارد: «... آن چه من را بر گرد آورى این احادیث و قلمداد کردن این کتاب برانگیخت، همانا چیزى بود که ابوعثمان جاحظ را دلشاد ساخته بود... و آن چیز، صد کلمه از کلماتى بود که دربردارنده انواع سودها و بخشاینده لذت ها به گوش ها بود، و آن کلمات را جاحظ از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام گرد آورده بود. من ـ همین که آن را از جاحظ دیدم، خندیدم و ـ پیش خود گفتم، عجبا! پناه بر خدا از این مرد! با این که او علامه زمان و یگانه در میان همگان است، با آن سابقه علمى و اوج بلندش در دانش و چیز فهمى و نزدیکى اش با صدر اول ـ و زمان على بن ابى طالب ـ و ضرب المثل بودنش در فضل به سهمى بیش تر و حظ و بهره وافرتر، چه شده است که از ماه تمام روشن، چشم پوشیده و از بسیار به کم ساخته است؟ چرا چنین کرده است؟ مگر این جزئى از کل، و اندکى از بسیار، و قطره اى از باران بى شمار بیش تر است؟
آن گاه من با همه گرفتارى خاطر، و کوتاهى از رتبه اهل کمال، در حالى که به عجز و ناتوانى از دریافت آن چه که فضلاى صدر اول خواسته ـ و در آن راه قدم نهاده اند، و کوتاه دستى خویش را از گردیدن در میدانشان و کم وزنى خود را در میزانشان مى دانم و اعتراف دارم، با این حال همت گماشتم تا آن جا که تیررس فکر و مطمح نظر من است، از سخنان آن حضرت گرد آورم و برخى از حکمت ها و اندکى از بسیار از سخنان آن حضرت را که سخنوران جهان و حکیمان دوران از آوردن مانندش نا امیدند، گرد آوردم. خدا مى داند که من در این کار ـ گو این که در وصف آن حضرت به مرتبه کمال رسیده باشم ـ نیستم مگر چونان کسى که دریا را با دست پیمودن و کوه را با ناخن خستن خواهد، و باز بیش از این به قصور خویش معترف است. چگونه چنین نباشد و حال آن که آن حضرت علیه السلام از چشمه سار گواراى نبوى آشامیده و علم و دانش الهى، هر دو پهلوى او را پر کرده است؛ چنان که او خود که سخنش حق و کلامش درست است فرموده: بدانید میان دو پهلوى من علم فراوانى انباشته شده است، چه مى شد اگر بردارنده و نگهدارنده پیدا مى کردم و کمى دوش دل را از این بار گران الهى سبک مى کردم ...».[8]
شیوه تدوین غررالحکم
آمدى، روش تألیف و گردآورى خود را چنین مى نویسد: اسناد احادیث را کنار زدم و حروفش را به ترتیب حروف 29 گانه تهجى مرتب کرده و آن چه که از سخنان حکیمانه و کلمات شاهانه آن حضرت بود، تمام را از حیث سجع و قافیه، موافق و مطابق یکدیگر قرار دادم؛ زیرا با این ترتیب آن کلمات در گوش جاى گیرنده تر، و در دل ها فرود آینده تر، و نفوس هم به سوى کلام منظوم میلش بیش تر است و حفظش بر خواننده آسان تر، و لفظش براى بیننده ـ که مى خواهد از آن لعل ها و مروارید هاى درخشان نور برگیرد جذاب تر و شیرین تر است...[9]
مؤلف بزرگوار، بسیارى از فصول کتابش را براساس کلمه آغازین حدیث بنیاد کرده و مجموعه اى دلپذیر را فراهم ساخته است؛ مثلا: فصل چهارم: لفظ احذر، فصل پنجم: لفظ ایاک، فصل ششم: لفظ الا و ... .
چاپها و نسخههاى خطى کتاب
غررالحکم، از دیرباز، توجه و اقبال عمومى دانشمندان را برانگیخته است. مرحوم حاج شیخ محمد على انصارى قمى مى نویسد: ... کتاب شریف غررالحکم یکى از کتبى است که دانشمندان اسلامى در طى قرون گذشته، نسخه هایى از آن برداشته اند که فعلا در کتابخانه هاى بزرگ ـ از جمله ایران ـ موجود است، که به برخى از آن ها که نگارنده رؤیت کرده اشارتى مى رود...
یک نسخه بسیار نفیس با جلد و سرفصل هاى طلا کارى در کتابخانه حضرت رضا ـ علیه الصلاه و السلام ـ موجود است. که در فواصل هر یک از جملات، یک ستاره طلا مقرر داشته اند و در سنه 961(ه .ق) در شهر مکه معظمه به دست کاتب آن بهاء الدین حسین، خاتمه یافته و شماره آن 186 مى باشد. نسخه بد خط دیگرى در همان کتابخانه است، طى شماره 1168 که تاریخ نگارشش 517(ه .ق) و به زمان خود مؤلف بسیار نزدیک است. نسخه دیگرى در کتابخانه مبارکه مدرسه مرحوم سپهسالار است، که تاریخ اتمامش ماه مبارک رمضان 995 و شماره آن 2842 مى باشد. نسخه دیگرى با خط نسخ و نفیس و جلد طلا کارى بسیار عالى، لکن بدون تاریخ طى شماره 3092 در کتابخانه مجلس شوراى ملى موجود است. نسخه دیگرى در کتابخانه ملى آقاى حاج حسین آقاى ملک طى شماره 2437 موجود است که نویسنده اش على بن اسماعیل بن یوسف بن خمرتکین الچلپى یا الحلبى آن را در شب 13 شهر رمضان 717 در شهر بغداد به پایان رسانیده است. نسخه هاى خطى زیباى دیگرى در قم و اصفهان، در نزد علماى اعلام و مهره فن به خطوط مختلف دیده شد و از جمله یک نسخه خطى بسیار نفیس و زیبا در کتابخانه مبارکه زعیم الشیعه و محیى آثار الشریعه نائب الامام حضرت آیت الله بروجردى، دیده شد و موجود است.غرر الحکم یک مرتبه در سال 1280 در هندوستان بدون ترجمه و یک مرتبه هم در سال 1349 در صیدا در مطبعه العرفان، با حروف سربى، همان متن عربى چاپ شده است. لکن در ایران، تاکنون نسخه چاپى آن دیده نشده و کسى هم نشانى از آن ندارد...[10] تا آن که در اوائل سال 1375 ق(1335 ش) بر حسب اتفاق، نسخه اى خطى از آن که متعلق به کتابخانه مرحوم علامه میرزا سید عبدالجواد عقیلى، از شاگردان آیت الله سید محمدمهدى طباطبایى بحرالعلوم بوده و در سال 1070 ق به دست محمد سلیم نگاشته شده است، به دست نام برده رسید[11] و او نیز بى درنگ به کار ترجمه و چاپ آن ـ به خط زیباى نسخ و نستعلیق مرحوم حاج میرزا حسن هریسى تبریزى ـ پرداخت. و بدین سان، شهرت و آوازه آن فراگیر شد و از آن پس، کتاب هاى فراوانى در ترجمه، تلخیص، تصنیف و فهرست و معجم آن نگارش یافت.
کتابهای نوشته شده پیرامون غرر
ترجمهها:
1- اصداف الدرر: از ملا عبدالکریم بن محمد یحیى (مؤلف ترجمان اللغه) ابن محمد شفیع بن ملامحمد رفیع قزوینى (مؤلف ابواب الجنان). وى معاصر شاه سلطان حسین صفوى(م 1135 ق) بود و کتابش، ترجمه کامل متن غررالحکم است.[12] مؤلف، سپس آن را بر حسب موضوع تدوین کرده و آن را «نظم الغرر و نضد الدرر» نامیده است. 2- ترجمه غررالحکم: از آقا جمال الدین محمد بن آقا حسین خوانسارى(م 26 رمضان 1125 ق). این ترجمه ـ که یکى از زیباترین متون نثر فارسى در دوران صفویه است ـ در لابلاى شرح گران قدر آقا جمال بر غررالحکم گنجانیده شده است و اکنون به همت یکى از فضلاى حوزه علمیه قم، در دست تحقیق و چاپ است. 3- ترجمه غررالحکم: این اثر که به خط درویش مصطفى روحى نگارش یافته است، نسخه آن، ضمن مجموعه 3780 کتابخانه مجلس شوراى اسلامى، همراه با متن کتاب ـ که ترجمه به صورت زیرنویس است ـ موجود و قدیمى ترین تاریخ مالکیت آن، سال 1096 ق است. این نسخه تاریخ و نام مترجم را ندارد.[13] 4- ترجمه غررالحکم: از شیخ زین العابدین (احتمالا فرزند حاج محمد کریم خان شیخى کرمانى). نسخه خطى آن به شماره 168 ب، در 396 صفحه در کتابخانه دانشکده الهیات دانشگاه تهران موجود است.[14] 5- ترجمه غررالحکم: از میرزا محسن خوشنویس اردبیلى (متخلص به حالى). بخشى از این ترجمه، همراه با قسمتى از اصل عربى آن در کتاب «انهار جاریه» تألیف میرزا احمد تبریزى، در سال 1344 ق، در شیراز به چاپ رسیده است. 6- ترجمه غررالحکم: از حاج شیخ محمد على انصارى قمى(1329ـ1405 ق). این ترجمه، در دو جلد(880 صفحه)، همراه با تصحیح و مقدمه مرحوم انصارى و تعلیقات مرحوم علامه میرزا عبدالجواد عقیلى ـ در پایان کتاب ـ در سال 1377 ق / 1337 ش، در تهران به خط زیباى مرحوم حاج میرزا حسن هریسى تبریزى(نسخ و نستعلیق) به چاپ رسیده و از آن پس، ده ها بار در قم و تهران تجدید چاپ شده است. نیز منتخبى از آن، در شیراز به سال 1352 ش در پنجاه صفحه به چاپ رسیده است. مترجم، علاوه بر ترجمه احادیث، گاه به احادیث مناسب دیگر و حکایات تاریخى اشاره کرده و به شرح و توضیح حدیث با عبارات کافى و بیان شافى پرداخته است. نگارنده، فهرست موضوعى غررالحکم را مطابق با این ترجمه، تهیه و مدون کرده که هنوز مخطوط است. از آن جا که این کار، نخستین چاپ و ترجمه کتاب «غررالحکم» در ایران بود، آوازه این کتاب به همه جا رسید و موجى از ترجمه و تلخیص و معجم نگارى را برانگیخت و چندین کار دیگر بر روى آن صورت گرفت که بدان اشاره خواهد شد.شرحها:
تنها شرحى که در این جا مى توان از آن نام برد، شرح فقیه محدث، حکیم محقق و مدقق آقا جمال الدین خوانسارى اصفهانى(م 26 رمضان 1125 ق) است که به خواست شاه سلطان حسین صفوى(م 1135 ق)، آخرین پادشاه سلسله صفوى، نگارش یافت. این شرح علاوه بر توضیح مفهومى و ترجمه لغوى احادیث، آکنده از فواید گوناگ