فایل رایگان پاورپوینت قبيله بني عامر

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت قبيله بني عامر :

محتویات

1 موقعیت جغرافیایی 2 جنگهای جاهلی 3 آداب و عقاید بنی‌عامر 4 بنی عامر و اسلام 5 شخصیت های بنی‌عامر 6 بنی‌عامر پس از پیامبر صلی الله علیه و آله 7 پانویس 8 منابع

موقعیت جغرافیایی

گستردگی و پراکندگی بنی‌عامر تعیین دقیق مناطق مسکونی آنان را دشوار می‌سازد؛ ولی می‌توان عمده حضور آنان را در منطقه جنوب نجد و بین منازل قبایل هوازن، سُلیم و ثقیف دانست. اینان همچنین در برهه‌ای از زمان در طائف، در 12 فرسخی مکه[11] سکنا داشتند.

منابع در این خصوص آورده‌اند که وقتی بنی‌عامر به سبب جمعیت انبوه خود توانستند بر عدوانی های هوازنی ساکن در طائف چیره شوند و آنان را از طائف بیرون رانند این شهر را مسکن تابستانی خود، در کنار نجد به عنوان مسکن زمستانی خود قرار دادند؛ ولی پس از آنکه حاضر شدند در برابر نیمی از محصولات کشاورزی سالانه طائف، شهر را به ثقیف و اطرافیان او واگذارند به واقع طائف را‌ از دست دادند و از لشکرکشی بر ضد ثقیف نیز چیزی عایدشان نشد.[12]

در منابع جغرافیایی از نجد به عنوان عمده منطقه مسکونی بنی‌عامر یاد کرده‌اند و در کنار آن از مناطق بسیاری نام برده‌اند که از مهم‌ترین آنها می‌توان به «یمامه»، «تربه» در نزدیک مکه، «حرّه‌بنی هلال» در شرق طائف، «حِمَی ضریّه» که عبارت بود از حِمَی رَبَذَه و حمی کلیب در اطراف مدینه (در جهات مدینه، فدک و عوالی) اشاره کرد.[13] چنان‌که برخی از بنی‌عامر چون تیره بنی‌عقیل در بحرین ساکن بودند؛[14] همچنین از ذویقن، شرَف، شُریف، بئر معونه همگی در نجد و اطراف آن، خرّاء در غرب یمامه، نامیه، ابرقان و صُفیّه در وسط حمی بنی کلاب به عنوان برخی از مهم‌ترین آبهای بنی عامر نام برده شده است.[15]

از کوههای آنان نیز می‌توان به «نبکاء» در نجد، «اَخرجان»، «جَبَلّه» و «جشر» در ضریه و همچنین «ذات السواس» و «بدومان» یاد کرد.[16]

«قرماء» از حواشی یمامه، «اُضاح» در یمامه، «اُسن» چسبیده به یمن، «تربه» در نزدیکی مکه و «جلذان» در شرق طائف از وادیهای بنی‌عامر و «ملهم» و «قران» در نجد و «اُکمه» و «صداره» در یمامه از روستاهای بنی‌عامراند.[17]

جنگهای جاهلی

درگیری ها و جنگهای فراوان و مهم بنی عامر تا قبل از ظهور اسلام را که‌ خود بیانگر گستردگی و قدرت آنان می‌تواند باشد، می‌توان در سه گروه اصلی جنگ با کانونهای قدرت در شمال، در جنوب و همچنین نبردهای داخلی دسته‌بندی کرد.

گروه اول که شامل جنگهای متعدد بنی‌عامر با بنی‌تمیم، غطفان و همچنین نُعمان‌ بن منذر حاکم حیره است عبارتند از:

1. «یوم شعب جَبَله»؛ در این جنگ که به نظر برخی منابع از سخت‌ترین و بزرگ‌ترین ایام جنگی عرب بود و 57 سال قبل از اسلام رخ داد، بر بنی‌تمیم غالب آمدند.[18] 2. «یوم ذی نَجَب»؛ در این جنگ که یک سال پس از شعب جَبَله روی داد. بنی‌تمیم انتقام شکست پیشین خود را گرفت.[19] 3. «لیله الوَتِدَه»؛ در این جنگ نیز بنی‌تمیم ضمن غلبه بر بنی‌عامر 80‌ تن از بزرگان بنی هلال‌بن عامر را کشتند.[20] 4. از «یوم المروت» نیز به عنوان یکی دیگر از جنگهای دو قبیله نام برده‌اند.[21] 5-7. «یوم قَرَن»[22]، «یوم ساحوق»[23] و «یوم‌النباه» یا «النباءه»[24] که هر سه در رویارویی با غطفانیان بود. 8. «یوم منعج» که در آن بنی عامر با حمایت از بنی غنیّ ابن اعصر به عنوان قاتل شأس‌ بن زهیر‌ بن جذیمه عَبْسی به جنگ با عبسی های غطفانی پرداخت.[25] 9. «یوم السُلان»؛ در این جنگ که در پی تجاوز بنی‌عامر به کالای تجاری نعمان بن منذر حاکم حیره رخ داد سپاه نُعمان رو در روی بنی‌عامر قرار گرفت.[26] ابوعبیده از این جنگ با عنوان یوم القرنتین نام برده است.[27]

در گروه دوم نیز می‌توان از این جنگها یاد کرد:

1. «یوم خزاز»؛ بطون ربیعه بن عامر بن صعصعه و مُضر در انتخاب حاکمی از میان خود اختلاف کردند، پس تصمیم گرفتند که حاکمی از یمن از فرزندان شراحیل بن حارث آکل المرار را انتخاب کنند؛ ولی هر یک برای خود فرزندی از فرزندان مرار را برگزیدند و پس از مدتی حاکمان خود را کشتند. در پی مرگ حاکمان یمنی، یمنی ها به خونخواهی آنان سپاهی به سوی مضریان و بنی‌عامر به راه انداختند؛ ولی این سپاه با تحمل خسارات سنگین به یمن بازگشت.[28] برخی از منابع «یوم خزاز» را با شرحی متفاوت آورده‌اند.[29] 2. جنگ با سپاه یمنی اعزامی از سوی ابرهه به فرماندهی بشر‌ بن حصن رهبر بنی‌سعد و ابوجابر رهبر کنده که در منطقه «تربه» صورت گرفت. این نبرد در 547 میلادی یعنی‌ 16 سال قبل از اعزام سپاه ابرهه برای تخریب کعبه روی داد. عامریان در این نبرد‌ دچار شکست سنگینی شدند. البته برخی گمان دارند که این جنگ در ارتباط با سپاه‌ فیل است.[30] 3. از «یوم سفوان» بین تیره‌های عامری بنی‌ جعده و بنی‌ قشیر با لخمیان یمن به عنوان دیگر جنگ بنی‌عامر با یمنیها یاد کرده‌اند.[31] 4. از دیگر جنگهای بنی عامر به «جنگ فجار» (که در مقابله با قریش و بنی کنانه روی داد)[32] می‌توان اشاره کرد.

در گروه سوم نیز می‌توان به جنگهای درون قبیله‌ای بنی عامر اشاره کرد:

بنی‌عامر در درون بطون و تیره‌های خود شاهد جنگهای متعددی بود که «یوم الفتاه»[33] (روز غلبه بنی‌عامر بر بنی خالد‌ بن جعفر‌ بن‌ کلاب)، «یوم‌الهرامیث»[34] و «یوم حرابیب»[35] (هر دو بین بنی‌ضباب و بنی جعفر بن کلاب) و «یوم‌فیف الریح»[36] (روز غلبه بنی عامر بر بنی حارث‌ بن کعب) از جمله آنهاست.

آداب و عقاید بنی‌عامر

بنی‌عامر نیز مانند بسیاری از قبایل شبه جزیره بت‌پرست بودند. اینان متولی نگهداری بتی به نام «ذواللبا» بودند؛[37] همچنین در کنار قریش، کنانه، خزاعه، ثقیف و... از حُمْسیها بودند.[38]

این قبایل که بر اثر تعصب و اهتمام فراوان در مناسک حج به حُمْس مشهور شده بودند، برای خود عاداتی ویژه، چون ترک وقوف در عرفات و عریان طواف کردن داشتند، ضمن آنکه برای دیگران نیز احکامی خاص چون حرمت خوردن غذایی که از بیرون حرم به داخل می‌آوردند یا وجوب طواف در لباس تهیه شده در حرم جعل کرده بودند.[39]

خداوند با نزول آیه‌ 26 سوره اعراف/7 اینان را از طواف عریان برحذر داشت و لباس را وسیله ستر عورت و تقوا را برترین لباس دانست:[40] «یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْكُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِكُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَیْرٌ ذَلِكَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّكَّرُونَ».

حمسی ها همچنین مقرر کرده بودند که فرد محرم حق ندارد از درِ خانه وارد آن شود، بلکه باید از پشت خیمه یا بالای سقف وارد خانه شود. خداوند با نزول آیه 189 سوره بقره/2 ضمن رد این سنت جاهلی از همه مسلمانان می‌خواهد که ضمن رعایت تقوا برخلاف سنت گذشتگان از درِ خانه‌ها وارد آنها شوند:[41] «وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».

از دیگر اعتقادات بنی‌عامر و قبایلی چون ثقیف و خزاعه حرمت خوردن قسمتی از زراعت خود و همچنین گوشت برخی از حیوانات بود؛ مانند بحیره* (ناقه‌ای که پس از دهمین زایمان خود گوشش را می‌شکافتند و رهایش می‌کردند) یا سائبه (شتری‌که بر اثر نذری آن را رها می‌کردند یا چون 10 بچه ماده زاییده بود، آن را رها می‌کردند و دیگر نه بر آن سوار می‌شدند و نه از شیر آن می‌خوردند) یا وصیله (بچه هفتم گوسفند اگر نر بود آن را نذر بتها می‌کردند) یا حام (حیوانی نر که 10 فرزند داشت و از آن پس بر پشت آن بار نمی‌بردند).

خداوند با نزول آیه 168 سوره بقره/2 با رد این‌گونه عقاید، مردم را به استفاده صحیح و حلال از نعمت های خود توصیه می‌کند:[42] «یَا أَیُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» برخی با عطف ضمیر «هُم» در آیه‌ 170 سوره بقره/2 به مخاطبان آیه 168 این آیه را نیز در شأن بنی عامر می‌دانند.[43]

خداوند در این آیه ضمن بیان گفتار این افراد که با رد احکام خداوند عمل به سنتها و گفته‌های پیشینیان خود را لازم می‌دانستند اعمال و گفتار گذشتگان آنان را مردود و آنان را گمراه خوانده است: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ». (سوره بقره/2، 170)

بنی عامر و اسلام

با بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله بنی‌عامر نیز مانند بسیاری از قبایل حجاز و شبه جزیره عربستان از ظهور دین جدید آگاه شده، عکس العملهای متفاوتی از خود نشان دادند؛ برخی از عامریان اسلام آوردند و گروهی عناد ورزیده، به توهین و ایذای آن حضرت و مسلمانان پرداختند؛ ولی بسیاری نیز موضع بی‌طرفانه اتخاذ کردند و به احتمال در انتظار روشن شدن ارتباط پیامبر و قریش بودند.

با توجه به گستردگی قبیله بنی‌عامر و حضور آنان در نقاط گوناگون می‌توان نوع واکنش آنان به ظهور اسلام را با توجه به شرایط زیست محیطی و منطقه سکونت آنان بررسی کرد.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله پس از اعلام علنی دعوت به اسلام، از موسم حج و حضور قبایل مختلف در مکه بهره می‌جست و به تبیین و تبلیغ دین خود می‌پرداخت. بنی‌عامر نیز از این دعوت پیامبر بی‌نصیب نماندند زیرا در یکی از این اوقات حضرت با حضور در میان تیره بنی‌کعب بن ربیعه، اصول و اعتقادات اسلامی را به اطلاع آنان رساند؛[44] ولی این دعوت که در ابتدا با اقبال بنی عامر آغاز شده بود. در پی حضور بیحره بن فراس از بنی قشیر و توهین وی به پیامبر صلی الله علیه و آله بی‌نتیجه ماند.[45]

برخی منابع با پرداختن جزئی‌تر به این واقعه آورده‌اند که پس از بی ادبی بیحره به پیامبر صلی الله علیه و آله زنی از بنی عامر بنام ضباعه دختر عامر بن قرط که از زنان مسلمان بود بنی‌عامر را به حمایت از حضرت فراخواند. پس سه تن از جوانان عامری به نامهای غطیف و غطفان (از فرزندان سهل) و عروه یا عذره (فرزند عبدالله بن سلمه) به مقابله با بیحره برخاستند؛ ولی در آن سو دو نفر از مردان تیره بنی قشیر و بنی‌عقیل در حمایت از بیحره با اینان درگیر شدند که به شهادت یاوران پیامبر انجامید.

پیامبر صلی الله علیه و آله در این خصوص فرمود: «اللهم بارک هؤلاء والعن هؤلاء»؛[46]؛ همچنین آورده‌اند که این تیره عامری در بازگشت به سرزمین خود اخبار موسم حج و حضور پیامبر صلی الله علیه و آله را برای پیری از مردمان خود نقل کردند.

پیرمرد با شنیدن سخنان آن حضرت از زبان راویان، ضمن شهادت بر حقانیت پیامبر به نکوهش کسانی پرداخت که به آن بی‌حرمتی کرده بودند.[47] این اخبار خود مؤیدی بر اسلام برخی از بنی عامر تا قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه است.

تاریخ نگاران همچنین به دفعات از حضور مردان و بزرگانی از بنی عامر در نزد پیامبر و پرسش از دعوت آن حضرت و دین جدید و حتی درخواست معجزه[48] خبر داده‌اند. در این خصوص آمده است که بزرگی از بنی عامر نزد پیامبر آمد و از‌ آن جناب در خصوص ماهیت و حقیقت دینش در مقایسه با دینهای ابراهیم، عیسی و موسی علیهم السلام و... پرسید پیامبر نیز با تشریح دعوت خود به یکایک پرسشهای او پاسخ گفت. آن مرد نیز با پذیرش اسلام و اعلام آن، مجلس را ترک گفت.[49]

با هجرت پیامبر به مدینه و گسترش و تقویت اسلام، رویکرد بنی‌عامر به پیامبر شکل گسترده‌تر و منسجم‌تری به خود گرفت، به نحوی که در سال چهارم هجرت، ابوبراء عامر بن مالک بن جعفر ملقب به ملاعب الاسنّه از بزرگان بنی‌عامر و تیره بنی‌کلاب با حضور در مدینه و ملاقات با حضرت، از پیامبر درخواست اعزام مسلمانانی برای تبلیغ اسلام در بنی عامر مستقر در نجد کرد و ضمن قبول حمایت از مبلغان، نگ

لینک کمکی