فایل رایگان پاورپوینت قرآن‌ کريم‌

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت قرآن‌ کريم‌ :

محتویات

1 نزول قرآن 2 وصف قرآن در قرآن 3 اوصاف قرآن در نگاه معصومین 4 پانویس 5 منابع

نزول قرآن

قرآن به واسطه جبرئیل (روح القدس) بر پیامبر نازل شده و به زبان عربی است.[3] نزول دفعی و یکباره آن در شب قدر و نزول تدریجی آن در طول 23 سال صورت پذیرفته است.[4] که همواره پس از نزول به وسیله گروهی که خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله، ایشان معین کرده بودند - که به نام «کاتبان وحی» معروف شدند - نوشته می شد و در زمان خود آن حضرت به شکل کنونی جمع گردید.[5]

قرآن مجموعه 114 سوره است و مجموع این سوره‌ها بر 6348 آیه مشتمل است.[6]

وصف قرآن در قرآن

قرآن بنا به معرفی خود قرآن کتابی است که هیچ شکی در آن نیست،[7] نور است،[8] روشنگر هر چیز است،[9] کتاب هدایت و جداکننده حق از باطل است.[10] تصدیق کننده کتاب‌های آسمانی پیش از خود است و در عین حال مهیمن بر آن‌هاست،[11] یعنی مسلط و نگهبان است نسبت به آنها.[12]

برخی نامهایی که برای قرآن در خود این کتاب ذکر شده عبارتند از:

فرقان – کتاب – ذکر – تنزیل – موعظه – شفاء – هدی – رحمت – نور – حدیث – تذکره – کلام – حکم – سراج – ذکری – حکمت – نعمت – حبل – قصص - تبیان - بینه - بصائر – فصل – صدق – عدل – صحیفه – ضیاء - بشری – برهان – بلاغ – بیان – نبا - قول فصل – کلام الله.

و برخی صفاتی که خود برای خود بیان نموده عبارتند از:

مجید – عزیز – کریم – عظیم – مبین – حکیم – عربی – مبارک – قیم – هادی – حق – بشیر – نذیر – منیر – شافی – منادی – ثقیل – عجب – مصدّق – مهیمن – صراط مستقیم – احسن الحدیث - ذی الذکر - علی - کبیر.

و در مجموع حدود هفتاد نام و صفت برای قرآن کریم آمده است .[13]

اوصاف قرآن در نگاه معصومین

در روایات معصومین علیهم السلام اوصاف فراوانى براى قرآن ذکر شده است که به برخى از آنها اشاره مى شود:

1- اولین مهمان خداى سبحان

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: انا اول وافد على العزیز الجبار یوم القیامه و کتابه و اهل بیتى.[14] در قیامت (که همه مخلوقها به خالق باز مى گردند: الا الى الله تصیر الامور[15]) اولین مهمانى که بر خداى سبحان وارد مى شود، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و قرآن کریم و اهل بیت پیامبر است و چون چنین کثرت نورى با وحدت حقیقى هماهنگ است، مى توان از مجموع انوار سه گانه به نور واحد و وافد فارد یاد کرد و گفت: اولین مهمان.

2- برترین مخلوق خداوند

همچنین آن حضرت مى فرماید: القرآن افضل کل شى دون الله فمن وقر القرآن فقد وقر الله و من لم یوقر القرآن فقد استخف بحرمه الله.[16] قرآن کریم پس از خداى سبحان از هر چیزى برتر است. پس هر کس ‍ قرآن را بزرگ شمارد خدا را بزرگ شمرده و هر کس آن را بزرگ نشمارد، به حریم خداى سبحان استخفاف روا داشته است. قرآن کریم مراحل مختلفى دارد: در مرحله نازله، عربى مبین است و در مرحله برتر، على حکیم: انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون و انه فى ام الکتاب لعلى حکیم؛[17] و بین این دو مرحله نیز مراتب متوسط است.

قرآن حبل پیوسته و مستحکمى است که یک سوى آن بدست خداى سبحان و سوى دیگر آن در دست انسانهاست و تمسک و اعتصام به حبل الله مایه سعادت و سیادت دنیا و آخرت است.

خداى سبحان به حاملان قرآن دستور بزرگداشت قرآن مى دهد و ثمره آن را محبوبیت خدا و خلق ذکر مى کند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: یقول الله عزوجل: یا حمله القرآن تحببوا الى الله تعالى بتوقیر کتابه یزدکم حبا و یحببکم الى خلقه.[18]

شایان ذکر است که قرآن مراتبى دارد؛ چنانکه ولایت رسول گرامى و اهل بیت علیهم السلام نیز داراى مراتب است. مرتبه برین قرآن و ولایت نور واحد است و از این رو در آنجا سخن از فاضل و مفضول نیست. اگر کثرت مراتب ملحوظ شود، مرتبه برین قرآن از مرتبه نازل ولایت افضل است و تفصیل آن را در نوشتار دیگر راقم (على بن موسى الرضا والقرآن الحکیم) مى توان یافت.

3- کتاب نجات بخش

معاذ بن جبل مى گوید: کنا مع رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم فى سفر فقلت یا رسول الله: حدثنا بما لنا فیه نفع. فقال: ان اردتم عیش ‍ السعداء و موت الشهداء والنجاه یوم الحشر والظل یوم الحرور والهدى یوم الضلاله فادرسوا القرآن فانه کلام الرحمن و حرز من الشیطان و رجحان فى المیزان؛[19] در سفرى ملازم پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بودیم. به آن حضرت عرض کردم براى ما سخن سودمندى بگویید. آن حضرت فرمودند: اگر زندگى سعادتمندانه، مرگ شهیدانه، نجات روز حشر، سایه روز سوزندگى و هدایت روز گمراهى مى طلبید، به درس قرآن بپردازید که آن، سخن خداى رحمان و سپرى در برابر شیطان و مایه سنگینى کفه عمل در میزان عدل است.

4- راهنماى بهشت

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: تعلموا القرآن واقرؤوه واعلموا انه کائن لکم ذکرا و ذخرا و کائن علیکم وزرا فاتبعوا القرآن ولا یتبعکم فانه من تبع القرآن تهجم به على ریاض الجنه و من تبعه القرآن زج قفاه حتى یقذفه فى جهنم.[20] قرآن را فراگیرید و آن را قرائت کنید و بدانید که قرآن نام شما را بلند مى کند و وسیله اى براى یاد خداست. قرآن هم ذخر (ذخیره) است و هم وزر؛ اگر امام و پیشواى انسان بود براى او ذخیره نیکویى است و اگر کسى خود را امام و پیشواى قرآن قرار داد، قرآن بار سنگینى بر دوش او خواهد بود و او را از پشت به دوزخ مى افکند. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز درباره قرآن مى فرماید: هر کس ‍ قرآن را در پیش روى خود قرار داد، قائد او به سوى بهشت خواهد بود و هر کس آن را به پشت سر افکند، سائق او به سوى دوزخ خواهد بود: من جعله امامه، قاده الى الجنه و من جعله خلفه، ساقه الى النار.[21]

5- راه ربّانى شدن انسان

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: ما من مؤمن، ذکر ا و انثى، حرا و مملوک الا ولله علیه حق واجب: ان یتعلم من القرآن و یتفقه فیه. ثم قرء هذه الآیه: ولکن کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب[22]؛ حق خداى سبحان بر همگان این است که قرآن را فقیهانه فراگیرند؛ زیرا قرآن کریم انسانها را به ربانى شدن فرامى خواند و راه آن را نیز فراگیرى قرآن مى داند.

عالم ربانى کسى است که هم پیوندى مستحکم با رب العالمین داشته باشد و هم انسانها را به خوبى بپروراند و گفتار امامان معصوم علیهم السلام: «فنحن العلماء و شیعتنا المتعلمون»[23] نیز براى تبیین مصداق کامل عالم ربانى است، نه حصر آن در اهل بیت علیهم السلام. البته کاملترین مصادیق عالم ربانى امامان علیهم السلام هستند؛ اما راه ربانى شدن براى شاگردان آنان نیز باز است.

6- عامل صعود بهشتیان

مردى از حضرت سجاد علیه السلام سؤالاتى کرد و آن حضرت به آنها پاسخ داد. آن مرد به فکر طرح پرسش جدید افتاد، امام سجاد علیه السلام فرمودند: مکتوب فى الانجیل: لاتطلبوا علم ما لاتعلمون ولما عملتم بما علمتم فان العالم اذا لم یعمل به لم یزده من الله الا بعدا ثم قال: علیک بالقرآن فان الله خلق الجنه بیده لبنه من ذهب ولبنه من فضه و جعل ملاطها المسک و ترابها الزعفران و حصاها اللؤلؤ و جعل درجاتها على قدر آیات القرآن فمن قرءالقرآن قال له اقرء وارق و من دخل منهم الجنه لم یکن احد فى الجنه اعلى درجه منه ما خلا النبیین والصدیقین؛[24] در انجیل آمده است: تا به آموخته هاى پیشین خود عمل نکرده اید، دانش جدید مطلبید (زیرا معلوم مى شود علم را براى عمل نمى خواهید و) علمى که براى عمل نباشد عامل دورى از خداست. آنگاه فرمود: خداوند بهشت را با دست خود، خشتى از طلا و خشتى و از نقره آفرید و ملات آن را مشک و خاک آن را زعفران و ریگ آن را لؤلؤ قرار داد و درجات بهشت را به اندازه آیات قرآن قرار داد. پس کسى که (در دنیا) قرآن خواند، خداوند به او مى فرماید: بخوان و بالا برو و کسى که از آنان (اهل قرآن) وارد بهشت شد، هیچ کس در درجه بهشت از او برتر نخواهد بود، مگر پیامبران و صدیقان.

حفص مى گوید: حضرت موسى بن جعفر علیه السلام به مردى فرمودند: اتحب البقاء فى الدنیا؛ آیا بقاى در دنیا را دوست مى دارى؟ آن شخص که از تربیت شدگان مکتب امامت بود، عرض کرد: آرى. آن حضرت پرسیدند: چرا؟ عرض کرد: براى آن که به قرائت سوره محبوب خود، (قل هو الله احد) بپردازم.

امام کاظم علیه السلام پس از لحظه اى سکوت فرمودند: یا حفص! من مات من اولیائنا و شیعتنا ولم یحسن القرآن علم فى قبره لیرفع الله به من درجته فان درجات الجنه على قدر آیات القرآن یقال له: اقراء وارق. فیقراء ثم یرقى؛ اگر از شیعیان ما، کسى قرآن را به خوبى فرانگرفته باشد (چون به حقیقت آن ایمان دارد) در جهان برزخ، قرآن به او تعلیم داده مى شود تا خداى سبحان با معرفت قرآن بر درجات او بیفزاید؛ زیرا درجات قرآن به اندازه آیات قرآن است. به قارى گفته مى شود: بخوان و بالا برو. او نیز مى خواند و بالا مى رود.

در جهان برزخ زمینه اى براى تکامل عملى نیست، تا انسان با انجام کارى واجب یا مستحب به کمال برتر عملى برسد ولى راه تکامل علمى باز است؛ نظیر آنچه در رؤیا براى روح معلوم مى شود و براى آگاهى به آن حرکت فراگیرى از قبیل کوششهاى بدنى در زمان بیدارى راه ندارد و بسیارى از علوم و معارف دین در آنجا براى انسانها روشن و مشهود خواهد شد و چون عدد درجات بهشت به عدد آیات نورانى قرآن کریم است، براى ترفیع درجات شیعیان، ابتدا از تعلیم قرآن بهره مند خواهند شد و سپس با فرمان اقراء وارق مى خوانند و در درجات بهشت صعود مى کنند.

صعود در درجات بهشت پاداش قرائت در عالم آخرت نیست؛ زیرا در عالم برزخ، تکلیف و عمل مکلفانه که جزا را به همراه داشته باشد نیست، بلکه صعود بهشتیان در درجات بهشت، همان ظهور انس با قرآن در دنیاست.

حفص مى گوید: فما رایت احدا اشد خوفا على نفسه من موسى بن جعفر علیهماالسلام ولا ارجأ الناس منه و کانت قرائته حزنا فاذا قرء فکانه یخاطب انسانا؛[25]

لینک کمکی