بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت اصول هنر ديني :
قسمت دومدر هیچ یک از آیین های مختلفی که تا امروزه بشر آن ها را به تجربه دریافته و درک کرده است، ورود به حرم و خروج از محدوده «تجربه بی واسطه روحانی»، بی مقدمه و مؤخره فرض نشده است. کمتر آیینی می توان یافت که در آن، انسان پرستنده به ساحت حرم پای گذارد بی آن که قبل از ورود، واجد آمادگی های روحی و جسمی شود بر اساس مفروضه های معنویِ بیش تر آیین ها، برای ورود به حرم و واقع شدن در «محدوده روحانی بی واسطه»، ابتداباید در محیطی بینابین قرارگرفت. جهانِ بیرونِ حرم و محدوده آن، جهانی است که تا حدود زیادی خالی از محرّک ها و انگیزه سازی های معنوی است و مکان اصلی حرم نیز، جهانِ خالصِ پرستش و جایگاه مورد خطاب واقع شدن است؛ یعنی جهانِ نابِ روحانی. به همان سان که نمی توان شیشه را از ظرف آب سردی به یک باره خارج کرد و در ظرف آب گرم فروبرد، نمی توان توقع داشت ورود از جهان «بیگانه با معنویت» یا خالی از جواهر معنوی و روحانی، به جهان نابِ روحانیت و محیطِ خالصِ پرستش (توجه کنید: مکان رمزی حضورِ خدا در صبیعت) نیز بی مقدماتی ممکن باشد. این مقدمات باید در محیط و جایگاهی بینابین و واسطی محقق شوند، تا پرستنده بتواند در حرم اصلی مورد خطاب واقع شود. مکانِ واسطِ منظور شده در بیش تر حرم ها (تقریبا متعلق به همه آیین ها)، «شبستان» یا «محل ورود» است؛ با شکل های مختلف و گاه متفاوت آن.
نفس وجود شبستان در پیرامون حرم، آن گونه که گفتیم، غیر از خصوصیت آماده سازی روحانی برای ورود به حرم، واجدِ رمزی دیگر نیز هست. پرستنده ای که در حرمِ امن مورد خطاب واقع شده است و کیفیت روحانی برای او حاصل شده است، خروج بی واسطه اش از حرم و وارد شدن به محیط طبیعی بیرون نیز، ممکن است خالی از مخاطراتی برای او نباشد. او همان گونه که باید (و لزوما این گونه می شود) قبل از ورود خود را آماده سازد و با تأمل و مشاهده مؤلفه های روحانی، برای ورود تمهید مقدمه کند، برای خروج نیز باید مقدماتی را به انجام رساند و یا حداقل در معرض آن ها قرار گیرد. او نمی تواند بی واسطه به بیرون حرم پا گذارد، چرا که خطر از دست رفتن کیفیات روحانی حاصله، برای او زیاد می شود و ممکن است به سان همان شیشه در معرض هوای نابرابر بشکند. در واقع اصل داشتن محل ورود و شبستان برای ورود و خروجِ مرتبه ای و غیر یکباره «به حرم» و «از حرم» است تا از نفسانیتِ پیش از ورود کاسته شود و روحانیت حاصله از حضور در حرم نیز که محصول عبادت و پرستش و مکالمه با وجود مقدس ازلی است (به زبان آیین های مختلف) به اندازه بیش تری در جان پرستنده نهادینه شود.
در آیین ساخت حرم، شکل شبستان ها و ورودی ها بسته به مقتضیات و اصول آیین ها و ادیان مختلف، متفاوت است. در معابد مسیحی (کلیسا) محل ورود یا شبستان، بیشتر شکل، جزیی از اصل بنا را دارد. گاه در کلیساهای قرون گذشته، راهروهای ورودی، سردرها، محیط هایی، شبیه پاگرد یا راهرو یا دالان مانند، دیده می شد، که با تصویر و شمایل های نگاشته شده از مسیح و باکره مقدس و تصاویر مشابه دیگر، آذین یافته بود و در واقع نوعی حضور روحانی و فضای متفاوت با بیرون را ایجاد کرده بود. از آن گذشته در کلیسا فاصله بین محل ورود تا مقابل جایگاه پدر مقدس، (در شکل صلیب گون کلیسا، خط افقیِ جایِ کوبِش دستها بر صلیب) خود فاصله ای شبستان گونه به شمار می رود، در واقع مکانی برای ایجاد آمادگی روحانی و قرار گرفتن در حریم حرم.
افزون بر این، در کلیساهای مسیحی قرون جدید، استفاده از پیکره های تراشیده در ورودی ها و اصل مکان حرم نیز انگیزه ای دیگر برای حضور قلب بیش تر به شمار می رود و در واقع قرار گرفتن در حرم و محیطِ امن گفتگو، از پسِ گذشتن از برابر تصاویر، شمایل ها و پیکره های مقدس به همراه استماع طنین غیرهمیشگی موسیقی و سرودهای مقدس صورت می گیرد. آن چه در ساخت معابد هندو و بودایی در مورد شبستان صادق است، در واقع محیط هایی گاه سرسبز و آزادی است، که با پیکره های تراشیده از سنگ، تطهیر گاه ها و (معمولاً) پله هایی که به معبد منتهی می شوند. در واقع در سنت های هندو و بودایی معابد (حرم ها) فاقد دریچه هایی هستند که به بیرون راه داشته باشند. درهای کوچک تنها منفذ موجود در آنها است، و شبستان یا محل ورود، به طور عموم فضای نسبتا باز و آزادی، است که در اطراف معبد وجود دارد و محل عبور و گذر از جهان بیرون به محیط اصلی حرم یا معبد است. تزیین و در واقع «انگیزه سازهای» روحانی نیز که نقش محرک های روحانی را در این گونه معابد بر عهده دارند، به طور عموم پیکره های تراشیده شده از سنگ و در دوران کهن تر چوب می باشند که یا متعلق به پیکره بودا با همان خصوصیات همیشگی (دستی رو به زمین به نشانه تسلط و دستی دیگر بر دادن، که در آن «کاسه چوبی برنج کدیه» قرار دارد) هستند و یا تصاویری از جانوران و موجوداتِ (به نظر) عجیب الخلقه که هر کدام حاوی رمزی از آموزه های مقدس آیین هندو یا بودا هستند؛ و اشاره به قوه ای از قوای طبیعت و فرا طبیعت دارند. قابل ذکر است که در حرمِ معابد هندو، از تصاویری نیز استفاده می شود که غالبا بیشتر «تصاویر آمیزشی» هستند. این آمیزش نشانه و رمزی از خلقت را به زبان فراطبیعی نشان می دهد؛ که در معابد هندوی قدیم فراوان تر دیده شده است. درواقع نشانه ای از جرثومه اولیه و چگونگی تشکیل حیات و خلقت که شامل تصاویر حیوانات عجیب الخلقه رمزی و گاه حیواناتی با صورت به ظاهر انسان دیده می شود. اسلام به عنوان آیینِ خاتم، در مسئله شبستان و محل ورود نمونه کامل تری از آن چه گذشت را به دست می دهد. محققان هنر مقدسِ معماری اسلامی، در آن چه تاکنون درباره مساجد نگاشته اند، همواره به تقسیم بندی فضا و محیط، در ساخت مساجد اسلامی توجه خاصی نشان داده اند. در ساخت مساجد اسلامی عنوان حرم، جایگاه مقدسی است که پیش تر به آن اشاره شد. اما شبستان در بناهای اصلی مساجد (مثل مساجد جامع در کشورهای مختلف و شهرها و حتی گاه در روستاها) مقدمه ای ضروری در ساخت مساجد به شمار می رود: شبستان یا محل ورود در سنت اسلامی ساخت مساجد، خلوت گاه اولیه مومن برای واقع شدن در حریم اصلی حرم است. این ورودی ها که گاه بر اساس وسعت مساجد تاچند شبستان ازدیاد پیدا می کنند، مکانهای «خرّم» و «خنک» معنوی هستند و در واقع محل ورود به جهانی برتر از جهان بیرون است. حتی در معماری مساجد شرق جهان اسلام (مثل الجزایر و مراکش) که پیچیدگی معماری آن ها نسبت به غرب جهان اسلام زیادتر است، شبستان ها عظیم تر و باشکوه تر به چشم می آیند. در این شبستان ها از تصاویر، شمایل های مقدس و پیکره های تراشیده از سنگ یا چوب خبری نیست؛ چرا که احدیت در عین انضمام با تمام هستی، بر اساس دیدگاه نظری اسلام، امری است مجرّد و منتزع از ماده، که پرداختن آن در صورت یک شمایل یا پیکره مقدس، از کمال آن می کاهد در عوض از ابتدای ورود و سهل است که از ابتدای نظر کردن به مساجد اسلامی، کلمات خداوند که نمونه و رمز حضور کلامی خداوند در زمین هستند و بر اساس دیدگاه اسلامی این تنها نوع حضور و ظهور خداوند (غیر از دیدگاه های متفرقه در این زمینه) در زمین می باشد، به چشم می آیند که نوعی آمیزش روحانی با اسلیمی ها و طرح های دیگر پیدا کرده اند و در زمینه کاشی های صیقل خورده یا سنگ های رنگارنگ. (معمولاً با ترکیبی از رنگ های فیروزه ای: نشانه آسمان، سبز: نشانه طبیعت و سفید: علامت نور الهی) نقش شده اند. هنر مقدس در منظر اسلام چیزی بیش از شرافت دادن روحانی به ماده است و این شرافت روحانی که از اتصال روح هنرمند با ملکوت و ماوراء طبیعت منبعث می شود، چون به دلیل منع پیکره تراشی و شمایل نگاری نمی تواند در ماده خاصی مثل سنگ یا چوب به شکل صورت یا پیکره ای طبیعی و فیزیکی (تجسیم) شکل یابد، ناگزیر در کلام بی واسطه خداوند نقش می بندد و از این جاست که هنرِ هنرمند مسلمان، در خوشنویسی و کتابتِ کلمات خداوند و نقش بستن و پیرایه زدن بر این کلمات، شکوفا می شود و این ها همه آذینی می شود برای ورودی ها، شبستان ها و اطراف درها و مقصوره ها و... به همین رو وقتی وارد مسجد اسلامی می شویم، سر درِ ورودی ها که منتهی به حیاط بیرونی بنا می شود با کلمات خداوند، اسماء خداوند و صفات او رخ می نماید که در هاله ای از اسلیمی ها و گل ها و بوته های مختلف بر کاشی ها و آجرها نقش بسته است. به همان سان که در سنت مسیحی یا بودایی و هندو، مجسمه ها و پیکره ها و شمایل ها و تصاویر، نشانه عظمت و روحانیت هستند و تمهیدکننده ورود و بعد از ورود نیز محرک معنوی پرستنده، به همان سان کلمات خوشنویسی شده بر بالای ورودی ها، صحن شبستان و اطراف محراب و جای جای حرم اسلامی، «نمایشگر شطّ باشکوه و قدرتمند کلام الهی» و قدرت وجودی بی ناب و متعالی او هستند. اگر در مسیحیت و بودا و هندو اصل تصویر وجودی خدا به واسطه شمایل نگاری و پیکره سازی از مسیح و بودا و باکره مقدس، تجلی می یابد، در اسلام تصویر وجودی خدا، در کلام مقدس او و بازآفرینی انتزاعی و معنوی این کلام شکل پیدا