بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت زيبايي و خودآرايي در اسلام :
خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد. وقتی انسان به جهان می نگرد، همه چیز را در زیبایی بسیار می یابد. با آنکه به سبب نقص ماده دنیوی امکان آن نبوده تا هر چیز در تمامیت کمال زیبایی های خود جلوه کند، اما باز همین مجموعه ای که آفریده شده، در کمال زیبایی است. این بدان معناست که ماده دنیا اجازه نمی دهد تا زیباتر از این پدید آید؛ پس نقص در ماده است که بخش هائی از دنیا در قالب زشت و شر خودنمایی می کند؛ ولی همین دنیا با برخی از زشتی هایش، در اوج کمال و زیبایی شایسته خویش قرار دارد.
اصولا زیبایی به عنوان یک امر کمالی، مطلوب و محبوب خداوند است و خداوند جز کمال، خوبی و نیکی نمی خواهد و هرگز شر و بدی و زشتی نمی آفریند و بدان فرمان نمی دهد، چنان که بارها در آیات قرآنی این معنا مورد تأکید قرار گرفته است.
نویسنده باتوجه به این کلیات، دیدگاه اسلام را به مسئله زیبایی و خودآرایی بیان کرده و نقش خودآرایی را در فرآیند رشد انسان تبیین نموده است.
توان های شناختی و ادراکی انسان
با نگاهی به نظام هستی درمی یابیم که هستی در زیباترین شکل خود آفریده شده است؛ از این رو از آن به نظام احسن یعنی دستگاه و سیستم نیکو یاد می شود؛ چرا که هر چیزی در کمال اعتدال و تمامیت و توازن خود قرار گرفته است، بگونه ای که ترکیب اینها همراه با رنگ هایی که از آن ساطع می شود، چشم و دل نواز است و روح و روان آدمی را شاد کرده و آرامش را به او هدیه می کند.
شاید موجودات دیگر آنگونه که ما جهان را می بینیم و درک می کنیم، نبینند و یا درک نکنند؛ زیرا ابزارهای شناختی و ادراکی آنان تفاوت های جدی با ابزارهای شناختی و ادراکی انسان دارد. همین انسان ها وقتی دچار بیماری و نقص عضوی چون کوررنگی می شوند، میزان شناخت آنها از حقایق و زیبایی های آن کاسته شده و سطح آن جابه جا می شود. از این رو گفته اند: من فقد حسا فقد فقد علما؛ هر کسی حسی را از دست دهد علم و دانشی را از دست داده است.
ساختار چشم، گوش، قلب و دیگر ابزارهای شناختی دیگر موجودات جهان با انسان ها متفاوت است. لذا نمی توان گفت جهان را دیگر موجودات همانگونه می بینند که ما می بینیم. با این همه از آنجایی که انسان، اشرف مخلوقات الهی است از ابزارهای شناختی برتر و بهتری بهره مند است که همین مسئله موجب می شود تا جهان از نظر انسان بگونه ای دیگر دیده و درک شود. خداوند انسان را خلیفه خود قرار داده و از همین مقام به او دانش هایی را عنایت کرده که خاص انسان است و دیگران حتی فرشتگان نیز از آن بی بهره هستند.[1] از همین رو انسان به یک معنا از چشم خداوند به هستی می نگرد و همان چیزی را می بیند که خداوند آفریده است. در حقیقت درک انسان از حقایق بیرونی و هستی، درکی کامل تر و به واقع نزدیکتر است.
اینکه گفته می شود درکی به واقع نزدیک تر به این معناست که انسان زمانی به درک واقعیت چنان که هست می رسد که بتواند در مقام مظهریت اسما و صفات الهی بنشیند تا بتواند از منظر متاله و خدایی شده به آفریده های خدایی بنگرد. بنابراین، تنها کسانی جهان را چنان که هست می بینند و درک می کنند که خدایی شده و همه اسما و صفات سرشته در ذات خویش را با عبودیت، فعلیت داده باشند. از این رو توده های مردم نمی توانند بسیاری از حقایق و واقعیت های هستی را چنان که هست بنگرند.
انسان هایی که نتوانند اسماء و صفات الهی را در خود فعلیت و ظهور دهند، همانند انسان های ناقص الخلقه ای هستند که فاقد برخی از ابزارهای شناختی و ادراکی هستند. از این رو توده های مردم نمی توانند برخی از امور هستی را که قابل رویت و دیدن است ببینند، از جمله اینکه نمی توانند موجوداتی چون جنیان و فرشتگان را ببینند و از آنها شناخت و درکی داشته باشند. خداوند در آیه 27 سوره اعراف درباره مردم می گوید که شما جنیان را نمی بینید در حالی که آنان شما را می بینند.
اما کسانی که به کمال برسند نه تنها آنان را می بینند، بلکه آنان را به خدمت خویش در می آورند و به کار می گیرند. به عنوان نمونه حضرت سلیمان(ع) این گونه بود و در ساخت ساختمان های گوناگون و نیز دریانوردی و غواصی از آنها بهره می برد.[2]
نگاه انسان های کامل به جهان، نگاهی کامل است و حقایق را همان گونه که هست می بینند، چرا که همه پرده هایی که جلوی دیدن حقایق و ادراک آن را می گیرد، برداشته شده است، یعنی همان گونه که در هنگام مرگ همه پرده ها کنار می رود و شناخت نسبت به حقایق و واقعیت های هستی کامل می شود[3]، برای این انسان های کامل در همین دنیا این اتفاق می افتد، چنان که امیرمومنان علی(ع) می فرماید: لو کشف الغطاء لما ازددت یقینا، اگر پرده ها کنار رود چیزی بر یقین من افزوده نمی شود.
انسان ها در طول زندگی خویش با کارهایی، نه تنها پرده ها را برنمی دارند، بلکه بر آن می افزایند و امکان شناخت و ادراک حقایق هستی را از خود سلب می کنند[4] و به همان میزان نگاه ایشان به زیبایی های هستی کاهش می یابد. از این رو مثلا زشتی ها و پلیدی ها و زشتکاری ها و نابهنجاری های خود و دیگران را امری زیبا و پسندیده می بینند و امر فساد را صحیح و کار افسادی خود را اصلاح می بینند، چون شعور و قدرت ادراکی خود را با بستن و محدود کردن ابزارهای شناختی و ادراکی کاهش داده یا دگرگون کرده اند.[5]
زیبایی و خودآرایی محبوب در نزد خداوند
به هرحال، انسان به عنوان خلیفه و اشرف آفریده های الهی از توان شناختی و ادراکی خوبی نسبت به حقایق و واقعیت های هستی برخوردار است و می تواند زیبایی های هستی را به خوبی ادراک کند. از آن جایی که جهان تکوین براساس عدالت، توازن، زیبایی و جمال آفریده شده است،
خداوند به حکم تطابق تکوین و تشریع، خواهان آن است که انسان خودآرایی و جمال را در دستور کار قرار دهد؛ زیرا زیبایی نشانه ای از عدالت، توازن، خیر و مانند آن است. خداوند همان گونه که شر نیافریده است و شر را دوست نمی دارد و بدان فرمان نمی دهد، خواهان گرایش مردم به طیبات و پاکی ها و زیبایی هاست. از این رو آموزه های اسلامی که مطابق فطرت و تکوین است[6] بر آن است تا انسان ها به سوی پاکی ها و خوبی ها و زیبایی ها بروند و جهانی از زیبایی برای خود ایجاد کنند و از همه زشتی ها و بدی ها و پلیدی ها رهایی یابند؛ زیرا کمال انسان در رهایی از نواقص و شرور و رسیدن به خوبی ها و نیکویی هاست.
پس می توان گفت که خداوند زیباآفرین است و زیبایی ها را دوست دارد و هر چیزی که زیبا باشد محبوب خداوند است. از این رو خداوند خودآرایی به معنای زیبا کردن خود را با اموری چون نظافت و آرایش با آرایه های زیبا چون لباس زیبا و زیورآلات دوست می دارد. رسول اکرم(ص) می فرماید: ان الله تعالی جمیل یحب الجمال، سخی یحب السخاء، نظیف یحب النظافه؛ خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد.[7]
امام صادق(ع) نیز در این باره می فرماید: خداوند زیبایی و خودآرایی را دوست دارد و از فقر و تظاهر به فقر بیزار است. هرگاه خداوند به بنده ای نعمتی بدهد، دوست دارد اثر آن را در او ببیند. عرض شد: چگونه؟ فرمودند: لباس تمیز بپوشد، خود را خوشبو کند، خانه اش را گچکاری کند، جلوی در حیاط خود را جارو کند، حتی روشن کردن چراغ قبل از غروب خورشید فقر را می برد و روزی را زیاد می کند.[8]
با نگاهی به تصویر خداوند در قرآن از بهشت و بهشتی ها به خوبی روشن می شود که خداوند هر چیزی که موجب آرایش و زیباتر شدن موجودات از جمله بهشتی ها شود دوست می دارد و در بهشت آن را فراهم آورده است. از این رو در آیات قرآنی درباره حوریان بهشتی، به آرایه هایی که آنان برای زیباتر شدن خود بهره می گیرند، اشاره دارد و از لباس های حریر و ابریشمی و چشم نواز آنان سخن به میان آورده است.[9]
خداوند همچنین در آیه زیر بیان می کند که همه زیبایی ها در قیامت از آن مؤمنان است که خود را به کمالات آراستند و زیبایی واقعی را کسب کرده و در قیامت آن را به نمایش کامل می گذارند: قل هی للذین آمنوا فی الحیوه الدنیا خالصه یوم القیامه؛ به آنها بگو که این نعمتها و موهبتها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و روز قیامت نیز خاص آنان می باشد.[10]
خودآرایی و زینت کردن که در زبان عربی به آن تجمل گفته می شود به معنای زیور بستن، آذین کردن، خودآراستن با مال و بهره گیری از هر آن چیزی است که انسان و خانه و محیط زیست او را زیب