بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت الگوي مفهومي حماسه در پيشرفت کشور :
نام گذاری های سالانه رهبری در عرصه ملی به مثابه یک فناوری اجتماعی کارآمد و ابزار هدایت و راهبری، نعمتی است که ایرانیان در سال های اخیر، برای دستیابی به وحدت گفتمانی و توحّد آرمانی در سپهر عمومی جامعه از آن برخوردار بوده اند. البته استفاده از این فناوری اجتماعی نیز مانند هر فناوری دیگری نیاز به شناخت و ممارست دارد.
شاید نخستین نکته در بهره مندی از این نام گذاری ها این باشد که شعار و نام هر سال -در مقام تمثیل- مانند فایل هایی فشرده -اصطلاحاً زیپ شده- است که مختصر و کوتاه و حداکثر در چند کلمه، حاوی مطالب متعددی از این قرار است: برآیند ملی تحلیل های آسیب شناسانه از شرایط کشور، مطالعات آینده شناسانه از جریان ها و وضعیت های داخلی و خارجی، توجه به وضعیت داخلی کشور و تبعات و نتایج به دست آمده از برنامه ها و سیاست های قبلی، عنایت به موقعیت بین المللی و جهانی نظام و عصاره ای از برنامه عمل آتی آحاد مردم و مسئولان.
به دلیل همین ایجاز، نام گذاری سال های اخیر باید در مقام فهم و عمل و به نحوی مطلوب و توسط افرادی مطمئن و آشنا به کلام و اندیشه رهبری، با روش شناسی متقن، برای همه سطوح و اصناف مردم، نخبگان، تصمیم سازان، سیاست گذاران و مسئولان، بسط داده شود؛ مسأله ای که چه بسا در مورد نام های سال های گذشته فارغ از اشکال و ایراد نبوده و لذا میزان بهره مندی ما از آن ها و نیز شکرگزاری از نعمت چنین رهبری داهی و واعی را کاسته است.
رمزگشایی از حماسه
امسال را سال «حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی» خوانده اند. به دلایل فوق الذکر و به منظور فراهم آوردن زمینه و فضایی که بتوان از این عنوان در سطوح مختلف تصمیم سازی و سیاست گذاری و حتی عامه مردم بهره برد، ابتدا باید بکوشیم که یک چهارچوب مفهومی از مقوله «حماسه» را ارائه دهیم. سپس برخی دلالت های عملی و راهبردی نام امسال را برای حماسی شدن اذهان و رفتارهای ایرانیان -اعم از نخبگان و عموم مردم- استخراج کنیم. به نظر می رسد که این چهارچوب مفهومی کلیدی است که می تواند در رمزگشایی خواسته ها و مطالبات رهبر انقلاب اسلامی کمک کند.
«حماسه» در لغت به معنی دلاوری، دلیری، صلابت، سختی و نوعی غلیان هیجانی است که در قوای شهویه و غضبیه انسان شکل می گیرد و تداعی گر شجاعت ها و قهرمانی های مطبوع یک فرد، قوم یا ملت است.
شکی نیست که فطرت کمال جو و تعالی طلب انسان نمی توانسته بدون حماسه باشد. در طول تاریخ و نزد هیچ قومی این چنین نبوده که در حیات جمعی خود فارغ از حماسه بوده باشند. لذا می بینیم که برساخت های مختلف انسانی یا ابعاد وجودی و ساحت های انسانی -اعم از شخصیت و رفتار و سبک های زندگی در طول تاریخ و حیات بشر- گاهی به صفت «حماسی» متّصف شده اند؛ هرچند که حماسه اصطلاحاً و به ویژه در لفظ غربی آن «Epic» اکثراً در ظرف وصفیِ منظوم و آهنگین ریخته شده و عمدتاً در اشعار و حکایات حماسی تجلی یافته است. هر ملتی فهرستی از انواع حماسه های معروف و اشعار ماندگار تاریخی خود را دارد.
نباید فراموش کنیم که مظروف ظرف واژگانی حماسه نیز -همانند اغلب واژگانِ دارای ظرفیت و گنجایشی که بتوانند عناصر و مؤلفه های فرهنگی و بینشی را در خود بگنجانند- برگرفته از مبادی فرهنگی پُرمغز و عمیق اسلامی، سیره و رفتار مؤسسان و مفسّران واقعی اندیشه و روح اسلامی و تاریخ مسلمانان و وقایعی که به ویژه بر شیعیان رفته، مظروف و محتوایی دیگر و متفاوت از نمونه های باستانی ایرانی یا رومی است. به طوری که در منظومه معرفتی اسلامی، واژه حماسه بار مفهومی و معنی اصطلاحی و منحصر به فردی یافته که امروزه حتی کلید رمزگشایی بسیاری از رویکردها، شخصیت ها، وقایع و سبک های اجتماعی و سیاسی اسلامی-شیعی محسوب می شود. تا جایی که مثلاً استاد شهید مرتضی مطهری واقعه کربلا را جز به نام «حماسه ی حسینی» نمی نامد: «از نظر من کلید شخصیت حسین علیه السلام حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگی است، حق پرستی است.» لذا به نظر می رسد که برآیند میراث اسلامی و مجاهدت ها و قهرمانی های بزرگ تاریخ اسلام، ما را به چهارچوب مفهومی زیر از واژه حماسه رهنمون می سازد:
حماسه یعنی...
به تعبیر استاد شهید مطهری: «سخن حماسی یعنی سخنی که در آن بویی از غیرت و شجاعت و مردانگی باشد. بویی از ایستادگی و مقاومت باشد. [...] شعر یا نثر حماسی آن است که در روح انسانی جَولان و هیجانی در جهت سلحشوری و مقاومت و ایستادگی و دفاع از عقیده ایجاد کند.» به همین سیاق «یک شخصیت حماسی آن کسی است که در روحش این موج وجود دارد. یک روحیه ی متموّجی از عظمت، غیرت، حمیّت، شجاعت، حس دفاع از حقوق و حس عدالت خواهی دارد».
از عبارات فوق می توان دریافت که «سبک زندگی حماسی»، «انسان حماسی»، «ملت حماسی» و «روحیه و رفتارهای حماسی» که در پی خلق واقعه ای حماسی باشند، برنامه ها و الگوهای اقتصادی و سیاسی حماسی و هر آن چه که از رفتارها و ساحت های انسانی تصور کنیم، همه و همه با شبکه مفهومی فوق، رنگ و بوی حماسی می گیرند، به نحوی که فقدان هریک از مؤلفه های مزبور، حماسه را خالی از محتوای فرهنگی اسلام و تاریخیِ مسلمانان خواهد ساخت و آن را به پوسته ای تهی از روح و کارکردهای لازم تبدیل خواهد کرد؛ هرچند که کارکردهای اولیه و قشریِ حماسه همچون هیجان و شور را داشته باشد.
حماسه واقعی ریشه در فطرت انسانی دارد و لذا از عقلانیت و شعور دور نیست. حماسه در فرهنگ اسلامی، در غلیان بی هدف و بدون جهت هیجانات و جولان سطحی روح خلاصه نمی شود، بلکه با حق طلبی و حقیقت جویی، عدالت خواهی، مردانگی و مانند آن، جهتی انسانی، الهی و عقلانی می یابد. حماسه هرچند از دل می جوشد، اما با عقل هدایت و با ایمان پشتیبانی می شود.
انسان حماسی عزیز است؛ ذلیل نمی شود و منظلم نیست. حماسه همان مجاهدت همراه با عزت است؛ همچنان که «عنصر دوم [حرکت حضرت ابی عبداللَّه علیه السلام] حماسه است. یعنی این مجاهدتی که باید انجام بگیرد، باید با عزت اسلامی انجام بگیرد، چون «وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ». مسلمان در راهِ همین حرکت و این مجاهدت هم باید از عزت خود و اسلام حفاظت کند. در اوج مظلومیت، چهره را که نگاه می کنی، یک چهره حماسی و عزتمند است. اگر به مبارزات سیاسی و نظامی تاریخ معاصر خودمان نگاه کنید، حتی آن هایی که تفنگ گرفته اند و به جنگ رویاروی جسمی اقدام کرده اند، می بینید که گاهی خودشان را ذلیل کرده اند! در منطق عاشورا اما این مسأله وجود ندارد. حتی آن جا که حسین بن علی علیه السلام یک شب را مهلت می گیرد، عزتمندانه مهلت می گیرد. آن جایی هم که می گوید «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» -استنصار می کند- از موضع عزت و اقتدار است. آن جایی که در بین راه مدینه تا کوفه با آدم های گوناگون برخورد می کند و با آن ها حرف می زند و از بعضی از آن ها یاری می گیرد، از موضع ضعف و ناتوانی نیست. این هم یک عنصر برجسته ی دیگر است. این عنصر در همه ی مجاهداتی که رهروان عاشورایی در برنامه ی خود می گنجانند، باید دیده شود. همه ی اقدام های مجاهدت آمیز -چه سیاسی، چه تبلیغی، چه آن جایی که جای فداکاری جانی است- باید از موضع عزت باشد».
الگوهایی برای سبک زندگی
انسان با حماسه است که آسیب ها و ضعف های گذشته خود را درمی یابد، خود را به قله ها و قوت قهرمانان خود وصل می کند و لذا همت ها و حمیت هایش مضاعف می شود. با دلاوری و سلحشوری است که ذلّت و انظلام نمی پذیرد، حقیر و زبون نمی شود، در برابر هجمه ها می ایستد و پشت موانع متوقف نمی ماند. حماسه نیرو و سوخت حرکت و پویایی انسان و منبع عظیم شخصیت و هویت او است. آدمی بدون حماسه شخصیت ندارد، اصالت نمی یابد و به زبونی در باتلاق شرایط پیرامونی درمی ماند.
حماسه هایی که بشر برای خود برگزیده، الگوهایی هستند برای یک سبک زندگی که انسان در برابر آن قرار گرفته و جمیع زوایای زندگی درونی و بیرونی خود را بر اساس آن می آراید. اوج حماسه برای ایرانیان مسلمان در کربلا تصویر شده است. «حادثه ی کربلا تراژدی نیست، بلکه حماسه است، افتخار و نورانیت است، تجلی حقیقت و انسانیت است، تجلی حق پرستی است. [...] عاشورا نمایشگاهی است از عظمت و عُلوّ بشریت، از رفعت بشریت. نمایشگاه معالی و مکارم انسانیت است. سراسر حماسه است. عظمت و شجاعت و حق خواهی و حق پرستی در آن موج می زند.» لذاست که ایرانی مسلمان در طول تاریخ، در همین چهارچوب، حماسه های دیگر خود را -اعم از منثور و منظوم یا حماسه های اجتماعی و سیاسی- در بستری از حق طلبی و حقیقت جویی و کمک به مظلوم و از بین بردن ظلم و تاریکی شناخته است.
انقلاب اسلامی ایران نیز از این مهم بیگانه و دور نبوده است؛ چه در تأسیس و چه در تداوم. آن چه نظام و مردم ایران را در کوران حوادث به ویژه در نیم قرن اخیر مصون ساخته و بر دشمن خود پیروز کرده، حماسه هایی بوده که داشته و آفریده است؛ حماسه هایی که در ادامه مسیر شتابدار خود و مواجهه با هجمه های خصم آلود دشمن نیز به آن ها نیازمند است. به ویژه در عرصه هایی چون جهاد علمی، جهاد و مقاومت اقتصادی، جهاد فرهنگی و جهاد سیاسی که چه بسا جوشش روح و شور انقلابی در آن ها به آسانی جهاد نظامی نباشد. عنصر حماسه اگر برای دفاع مقدس لازم بود، برای دیگر جبهه های پیکار انقلاب اسلامی با دشمنان و شیاطین مستکبر و طاغوتی اش ضروری تر است.
معماری نوین اقتصاد کشور
نقشه معماری نوین اقتصادی که رهبر معظم انقلاب در دهه گذشته برای ایران عزیز ترسیم نموده است، مجموعه وسیعی از مؤلفه ها و واژگان تخصصی و راهبردی اقتصادی را در بر می گیرد. طرح مسأله حماسه اقتصادی از این جهت راهبردی و مهم است که به جمیع شعارها، پیام ها، راهبردها و سیاست های کلی اقتصادی قبلی ابلاغی از سوی رهبری، روح انقلابی و اسلامی دمید و ضامن حرکت، پویایی و شتاب آن ها شد. «حماسه ی اقتصادی» شعاری در عرض شعارهای دیگر اقتصادی کشور نیست. دقت در چهارچوب مفهومی حماسه نشان می دهد که جمیع شعارهای اقتصادی سال های گذشته در طول مفهوم حماسه قابل تعریف اند. حماسه اقتصادی مقوله ای جدا از اقتصاد مستحکم و مقاومتی، مجاهدت اقتصادی و همت مضاعف، کار و تلاش خستگی ناپذیر، نوآوری و شکوفایی و اصلاح الگوهای مصرف و تولید و...نیست. تحقق حماسه اقتصادی در گرو تحقق جمیع راه کارها و سیاست های خرد و کلانی است که در معماری نوین اقتصاد