فایل رایگان پاورپوینت انتقاد و انتقادپذيري از نگاه قرآن

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت انتقاد و انتقادپذيري از نگاه قرآن :

انتقاد و انتقادپذیری مسأله ای است که در مناسبات قدرت معنا و مفهومی درست می یابد. به این معنا که مسأله تحمل دیگری در حوزه روابط اجتماعی و روان شناسی هنجاری هرچند مسأله مهم و اساسی است ولی در حوزه مناسبات قدرت تحمل دیگری به شکل انتقادپذیری تجلی واقعی و حقیقی می یابد. اصولاً توان و ظرفیت تحمل مردم در زمان قدرت به شدت کاهش می یابد و از هرگونه نقد و انتقاد ناخشنود می شوند و واکنش های تند و عصبی از خود بروز می دهند. از این رو اگر از انتقاد و انتقادپذیری سخن به میان می آید مهم ترین مصادیق خود را در حوزه رفتارشناسی قدرت و مناسبات میان دولت و ملت نشان می دهد. با این همه این تأکید بدان معنا نیست که در حوزه های دیگر ارتباطات اجتماعی نمی توان از آن سراغ گرفت بلکه مسأله فراگیری است که همه حوزه های رفتاری انسانی را دربر می گیرد. در این نوشتار تلاش می شود که نگرش قرآن به مسأله نقد و انتقادپذیری تبیین شود.

تحمل دیگری

جامعه مجموعه ای از افراد انسانی است که در یک منطقه جغرافیایی به علل طبیعی همانند هم نژادی و یا اهداف خاص دیگر چون امنیت و آرامش و آسایش گرد هم آمده اند تا از توان و ظرفیت یکدیگر بهره گیرند و نیازهای جسمی و روحی خویش را برآورده سازند. هر یک از افراد جامعه دارای شخصیت و اهداف و نیازهای عمومی و خصوصی است. شخصیت و روحیات افراد جامعه به علل مختلف مانند وراثت و تربیت، متفاوت و گاه متضاد است. از این رو تنوع خواسته ها و علایق و دلبستگی ها از سویی و نیز روحیات و عواطف انسانی از مهرورزی محض تا خشونت و ترور و قتل از سوی دیگر در هر جامعه ای یافت می شود. بنابراین اصول عقلانی محض، مردمان را به اموری وادار می سازد تا برخلاف حتی میل و علاقه خویش بدان پایبند باشند و یا سنت ها و سیره های عقلایی در یک فرآیند طولانی ایجاد می شود تا مناسبات میان مردمی را سامان دهد. غیر از اصول عقلانی و عرفی و اخلاق، اصول دیگری نیز از سوی اهالی قدرت از شیخ و پیر و رئیس قبیله و یا دولت وضع می شود تا حدود و مرزهای آزادی را مشخص کند و در صورت تعرض، مجازات و تنبیه نماید. بنابراین قوانین نیز به نوعی برای ایجاد تعادل در مناسبات میان افراد جامعه وضع می شود.

با این همه آنچه عنصر اصلی و اساسی و مؤلفه واقعی مناسبات و روابط اجتماعی را تشکیل می دهد، ظرفیت و توانمندی ذاتی و فردی است که از آن به تحمل دیگری یاد می شود. زمانی خانواده شکل می گیرد که دو تن از افراد مخالف جنسیتی بخواهند در کنار هم و زیر یک سقف قرار گیرند، در اینجاست که مسأله تحمل دیگری خود را نشان می دهد. اگر انسان نتواند در کنار خود، کس دیگری را تحمل کند نمی تواند زندگی خانوادگی را تشکیل دهد. تحمل دیگری بدان معناست که اشخاص با تفاوت های شخصیتی و رفتاری و خواست ها و نیازهای مختلف می بایست در کنار هم قرار گیرند. گاه تضاد منافع و خواسته ها و نیز روحیات موجب می شود تا درگیر شوند. در اینجاست که مسأله تحمل دیگری به معنای نادیده گرفتن برخی از منافع کوچک تر و کم اهمیت تر و ارزش و اهمیت دادن به منافع مهم تر و اساسی تر مطرح می شود. در چنین شرایطی مسأله تزاحم خود را نشان می دهد و شخص عاقل کسی است که در صورت تزاحم، اهم و مهم را در کنار هم قرار دهد و اهم را مقدم قرار دهد. گاه تزاحم ممکن است حتی در میان دو امر اهم رخ دهد و هر دو مسئله از نیازها و خواسته های اساسی باشد ولی باز در آنجا انسان میان آن دو، سبک و سنگین می کند و یکی را مقدم و مرحج تشخیص می دهد.

در زندگی جمعی این گونه مسائل بسیار اتفاق می افتد و شخص روزانه با ده ها مسئله مواجه می شود که می بایست یکی را فدای دیگری کند. در اینجاست که مسئله تحمل برای افزایش روابط و دست یابی به اهداف والا و برتر، خود را نشان می دهد.

بخشی از جامعه پذیری به معنا و مفهوم ایجاد تحمل در دیگری است و جامعه می کوشد تا به اشخاص و افرادی که در جامعه زندگی می کنند شیوه تحمل دیگری را بیاموزد. کودکان در آغاز که تفاوت نیازهای خود و دیگری را درک نمی کنند و «من» در آنها تقویت نشده است با یکدیگر به خوبی بازی می کنند و وسایل خویش را در اختیار دیگری قرار می دهند ولی همین که تفاوت هایی را درک کردند با یکدیگر درگیر می شوند. از این زمان است که کودکان می آموزند تا دیگری را تحمل کنند. کودکانی که در خانه و به طور انفرادی زندگی می کنند در آینده در جامعه و یا خانواده خود دچار مشکل می شوند؛ زیرا ظرفیت و توان تحمل دیگری را بالا نبرده اند. از این رو روان شناسان اجتماعی، مهدکودک ها را مرکزی برای جامعه پذیری و تحمل دیگری می دانند. شاید مدرسه و دبستان این کار را انجام دهد ولی برای بسیاری از کودکان آن زمان دیر است. در خانه های تک فرزند این مسئله به شکل حادتری بروز می کند؛ زیرا رقیبی در خانه وجود ندارد تا با خواست ها و مطالبات او درگیر شود. از این رو درجامعه پذیری دچار مشکل می شوند مگر آنکه مدرسه و اجتماع این کار را انجام دهد.

به هرحال مسئله انتقاد، ارتباط تنگاتنگی با تحمل دیگری دارد. کسانی که از ظرفیت بالای تحمل دیگری برخوردارند به سادگی با انتقاد کنار می آیند.

نسبت میان نظارت و انتقاد

اصولا میان انتقاد و نظارت ارتباط معناداری وجود دارد. از آنجایی که در نقد و انتقاد تلاش می شود تا کارهای خوب از بد جداسازی و مشخص شود نیازمند نظارت دائمی است. شخصی می تواند قضاوت و داوری درستی داشته باشد و در انتقاد خویش به بیراهه نرود که بتواند نظارت دقیق روی رفتار و اعمال دیگری داشته باشد. از این رو میان انتقاد و نظارت ارتباط تنگاتنگ و معناداری می توان یافت. شخص منتقد نیازمند آن است که رفتار و کردار و اعمال و کارهای دیگری را زیر نظر داشته باشد و به تعبیر قرآنی مراقب وی باشد. مراقبت که از واژه عربی رقبه به معنای گردن، گرفته شده به این معناست که شخص برای دیدن بهتر امری و یا چیزی گردن فراز می کشد. از این رو به ناظر و بیننده ای که می کوشد تا به دقت تمام و با احاطه کامل علمی امری را ببیند و آن را تجزیه کند و یا آن را حفظ کند مراقب می گویند. مراقب کسی است که با گردن کشی می کوشد تا احاطه عملی به مسأله بیابد و هم آن را حفظ و نگه داری کند و نیز همه جوانب امر را زیرنظر داشته باشد. از این رو فرشتگان موکل خداوند را رقیب گفته اند.

مناسبات قدرت و مسأله انتقاد

چنان که گفته شد انتقاد، مسأله ای است که در روابط اجتماعی مطرح است و بیشتر در حوزه مناسبات قدرت معنا و مفهوم می یابد. لذا ارتباط تنگاتنگی با مسأله تحمل پذیری و نظارت پیدا می کند.

هر کسی که در مقام قدرت نشسته است و یا احساس قدرت می کند و به تعبیر قرآنی استکبار می ورزد و یا تکبر و نخوت و تفاخر و غرور وی را گرفته است از درجه تحمل کمتری نسبت به زیر

لینک کمکی