فایل رایگان پاورپوینت تأکيد امام(ره) به سازش در زندگي مشترک

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت تأکيد امام(ره) به سازش در زندگي مشترک :

صبر کنید تا خانم بیایند

مرحومه خدیجه ثقفی همسر امام خمینی(ره) درباره نوع رفتار ایشان با خود گفته است: «حضرت امام(ره) به من خیلی احترام می گذاشتند و خیلی اهمیت می دادند، هیچ حرف بد یا زشتی به من نمی زدند. .. امام حتی در اوج عصبانیت هرگز بی احترامی و اسائه ادب نمی کردند.

همیشه جای خوب را به من تعارف می کردند، همیشه تا من سر سفره نمی آمدم، خوردن غذا را شروع نمی کردند، به بچه ها هم می گفتند: صبر کنید تا خانم بیایند.

حضرت امام(ره) [کارهای خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتی شستن روسری بچه خودمان را هم وظیفه من نمی دانستند و اگر به جهت نیاز گاهی به این کارها دست می زدم، ناراحت می شدند و آن را به حساب نوعی اجحاف نسبت به من می گذاشتند.

امام خمینی(ره) در مسائل خصوصی زندگی من دخالت نمی کردند، هر طوری که دوست داشتم، زندگی می کردم. به رفت وآمد با دوستانم کاری نداشتند. به احمد جان خیلی سفارش مرا کردند، به او گفتند: خیلی مواظب مادرت باش. من نتوانستم تلافی کنم و تو تلافی کن.»

زهرا مصطفوی، دختر امام خمینی(ره) نیز درباره رفتار نیک و پسندیده پدرشان با مادرشان می گوید: «هر وقت خانم می خواستند به مسافرت بروند، در هر ساعتی از شب و روز که بود، امام تا درب حیاط منزل ایشان را بدرقه می کردند یا موقعی که برمی گشتند، اگر فصل گرما بود، امام دستور می دادند یک چیز خنکی درست کنند و اگر فصل سرما بود، می گفتند اتاق را برای خانم گرم کنید.

وی چنین توصیف می کند: هیچ وقت ما ندیدیم ایشان به خانم بگویند «فلان کار را انجام بده» و یا حتی «یک چای برای من بریز»

خیلی به مادرم اظهار محبت و علاقه می کردند و مقید بودند این اظهار محبت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند.

امام(ره) احترام فوق العاده برای خانم قائل بودند، در طول شصت سال زندگی، هیچ وقت یک لیوان آب از خانم نخواستند، در شرایط سخت روزهای آخر، هر وقت چشم باز می کردند، اگر قادر به صحبت بودند، می گفتند: خانم چطورند؟ اگر روزی خانم غذا را تهیه می کردند، هرچقدر هم که بد می شد، کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعریف می کردند. امام به ما می گفتند: هیچ کس مادر شما نمی شود.

مرا دل نگران کردی

مرضیه حدیده چی درباره رفتار خوب و پسندیده حضرت امام(ره) با همسرشان و عشق پاک ایشان به وی این خاطره را بازگو می کند: «در روزهایی که در فرانسه بودیم، روزی خانم به منزل یکی از فامیل هایشان به مهمانی رفت، اما دو ساعت دیرتر از زمانی که به امام(ره) قول داده بود، برگشت.

امام(ره) که همه کارهایشان را با ساعت و دقیقه تنظیم می کردند، در این دو ساعت، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسیدند:«خانم نیامدند؟»دفعه سوم فرمودند: «نگران شده ام، شما نمی توانید وسیله ای پیدا کنید که تماس بگیریم؟» تا این که خانم آمدند. وقتی ایشان آمدند، بامحبت خاصی رو به روی خانم نشستند و گفتند: «مرا دل نگران کردی». امام خمینی(ره) تا آنجا که می توانستند در همه کارها به همسرشان کمک می کردند و هرگز رفیق نیمه راه نبودند.

شخصیت مردان بزرگ الهی، برخلاف مردم عادی، تک بعدی نیست و وجوه گوناگون دارد. آنان با تهذیب نفس توانسته اند، اضداد را در خود جمع کنند. برای مثال؛ امام خمینی با پشت سر گذاشتن مدارج عالی تعالی انسانی، ظرفیت وجودی خویش را چنان وسیع ساخت که توانست، مفاهیمی چون عرفان، ساده زیستی، جهاد، زهد، سیاست، مدیریت، قاطعیت، عاطفه، سازش ناپذیری، انعطاف، فروتنی، عزت طلبی و... را یکجا در شخصیت خویش جمع آورد. ایشان باوجود قاطعیت و سازش ناپذیری، روحی لطیف و عواطفی عالی داشت که به اشکال گوناگون، جلوه گر می شد.

نامه سراسر محبت امام خمینی(ره) به همسرشان

از آن جمله این که در فروردین سال شمسی، که امام عازم سفر حج بودند، در بیروت، نامه ای برای همسرش مرحومه خدیجه ثقفـی که دومین فرزند را در بطن خود داشتند نوشتند که متن کامل این نامه بدین شرح است: « تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم،متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شمارا به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.[حال]من با هر شدتی باشد می گذرد؛ ولی به حمدالله تاکنون هرچه پیش آمد،خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم.

حقیقتاً جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد. درهرحال، امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف، یک کشتی فردا حرکت می کند، ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتاً تکلیف معلوم نیست، امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، که همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل.

از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت. بلکه مزاجم بحمدالله مستقیم تر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است، جای شما خیلی خالی است. دلم برای پسرت [سید مصطفی] قدری تنگ شده است. امید است که هر دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند. اگر به آقا (پدر همسر امام) و خانم ها (مادر و مادربزرگ همسر امام) کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قبل همه نایب الزیاره هستم. به خانم شمس آفاق [خواهر همسر امام(ره)] سلام برسانید و به توسط ایشان به آقای دکتر [علوی] سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانید. صفحه مقابل را به آقای شیخ عبدالحسین بگویید برسانند. ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛ روح الله »

هیچ گاه دستور نمی دادند

فریده مصطفوی دختر حضرت امام خمینی(ره) می گوید: هیچ وقت ما ندیدیم ایشان به خانم بگویند فلان کار را برای من انجام بده یا حتی یک چای برای من بریزید. همیشه ما یا کارگر منزل را خطاب می کردند. اگر یک وقت هیچ کس نبود، صدا می زدند: خانم! بگویید یک چای برای من بیاورند.

اگر کسی در منزل نبود قهراً خانم این کار را خودشان می کردند ولی ایشان چنین دستوری نمی دادند. همیشه خیلی به خانم احترام می گذاشتند و مقید بودند اظهار محبت و علاقه را جلوی ما فرزندان علنی کنند.[1]

امام(ره) کاری را به خانم نمی دادند

فاطمه طباطبایی، عروس حضرت امام(ره) نقل می کند: امام کاری را به خانم نمی دادند، خانم می گفتند وقتی یک دکمه پیراهنشان می افتاد می گفتند: می شود این را بدهید بدوزند.

نمی گفتند: خودت بدوز یا احیاناً اگر روز بعد دوخته نشده بود نمی گفتند: چرا ندوخته اید. می گفتند: کسی نبود بیاید بدوزد.تا آخر عمرشان هیچ وقت به خانم نگفتند یک لیوان آب بده.

از طرفی قیودی هم داشتند مثلاً خانم می گفتند که وقتی می خواستند با خانواده های جدید رفت وآمد کنند باید با امام مشورت می کردند. امام به ایشان گفته بودند که ابتداً و به طو

لینک کمکی