فایل رایگان پاورپوینت از قاجار بدتر...[روايتي متفاوت از دوران سلطنت پهلوي ها مبتني بر بيانات رهبر انقلاب]

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت از قاجار بدتر...[روايتي متفاوت از دوران سلطنت پهلوي ها مبتني بر بيانات رهبر انقلاب] :

ارتش متفقین که خاک ایران را اشغال کردند و رضاخان و ارتش پرمدعایش، «خانمان» و مملکت را به قیمت حفظ تاج و تخت در «خاندان»، تقدیم بیگانه کردند، محمدرضا پهلوی نه با همه پرسی، رأی یا تصمیم ایرانیان که با اراده ی خودخواهِ روزولت و چرچیل، «شاهِ شاهان» و کوروش قرن بیستم شد. آن هم با چنان وضعیتی که «بعد از آنکه در سالرضا خان را بردند، پسر او محمد رضا تا چند روز نمی دانست که آیا پادشاه خواهد بود یا نه! کسی را به سفارت انگلیس فرستاد، آن ها گفتند که بله، عیبی ندارد، پادشاه باشد، به شرطی که فلان کار را نکند و فلان کار را بکند! خوشحال شد[1]

وابستگی، بیماری مضاعف دیکتاتوری جدید

بعد از همه ی مصائبی که قاجار تا دوره ی ناصری بر ملت ایران وارد کرده بود مصیبت تازه ای بر مصائب ایران اضافه شد: «پادشاهان قدیم اگر دیکتاتور بودند، وابسته و گوش به فرمان قدرت های بیگانه نبودند؛ اما از اواخر دوران قاجار و همه دوران پهلوی، پادشاهان، هم دیکتاتور بودند و هم وابسته! این شد بیماری مضاعف نظام سیاسی حاکم بر ایران در دوران گذشته. این دیکتاتوری و وابستگی آثار و تبعات زیادی در کشور ما و روی ملت ما داشته است[2] دانستن تفاوت حکومت مردم و «رفراندوم»، با حکومت های رضاخانی و محمدرضاشاهی، بهترین تبیین برای دلایل این سرنوشت غم انگیز است. حکومت محمدرضاشاهی «حکومت مطلقه ای» است که «هیچ تعهدی در مقابل مردم ندارد[3] و میراثخوار «دیکتاتوری رضاخانی... که از استبدادهای قاجار، بدتر و شقاوت آمیزتر و قساوت آمیزتر بود[4] البته «برای خارجی ها «فداکاری» نمی کردند»، اما ضرورتا «برای حفظ حکومت خودشان، صددرصد به بیگانگان میدان می دادند و به آنها تکیه می کردند و دست آنها را در تطاول به این کشور و این ملت باز می گذاشتند[5]

گرگ خونخوار در برابر مردم، بره رام در برابر دشمنان

ثمره ی حکومت های محمدرضاشاهی فقط در تمنا کردن از بیگانه نبود، حتی فقط در اجازه خواهی برای انتصاب نخست وزیر و نماینده ی مجلس هم نبود، ثمره ی مهمش آن بود که شاهنشاه «در مقابل مردم خود مثل سگ درنده و گرگ خونخوار، اما در مقابل دشمنان مثل بره ی رام[6] می شد. حتی از این بدتر هم وجود داشت: «وقتی یک چنین روحیه ای در میان مردمی حاکم شد، دستگاه سیاسی آن کشور و آن ملت هم به طور طبیعی نوکرمآب می شود» و «اگر یک ملتی احساس عزت نکند، یعنی به داشته های خود- به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفبای خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود- به چشم حقارت نگاه کند، آن ها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزی ندارد، این ملت به راحتی در چنبره ی سلطه ی بیگانگان قرار می گیرد[7]

از قاجار بدتر

این شد که خاندان پهلوی حتی از سلاطین قاجار هم بدتر شدند: «ناصرالدین شاه می خواست پادشاهی کند، سلطنت کند، لذّت ببرد. کاری نداشت که بر سر ملت چه می آید و چه نمی آید. ضعیف بود. بی اعتنا بود که البته، این از بزرگ ترین گناهان برای یک رهبر و مسؤول یک کشور است اما خ

لینک کمکی