فایل رایگان پاورپوینت دختر وحي در مسير طوفانها

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت دختر وحي در مسير طوفانها :

در باره زندگی پرماجرای این دختر وحی، و در فضایل و مناقب آن سالار بانوان هر دو جهان، کتابهای بیشماری، نوشته شده و تحقیقهای فراوان به عمل آمده و شعرها سروده شده است، که، نمی توان یک میلیونم آن را در این مختصرگنجانید، اما برای اینکه قطره ای از دریا برداشته شود و از فیض ذکر فضیلت ها و سر گذشتهای آن بانوی هردوعالم بی بهره نباشد و احادیث را بدون تشریح می آورم تا زیاد بطول نیانجامد و خوانندگان گرامی هرکس به اندازه برداشت خود قضاوت نمایند.

ابتدا به چند حدیث از کتابهای فریقین. با دقت زیاد توجه فرمائید.

1 -«یا أحمد لولاک لما خلقت الأفلاک، و لولا علی لما خلقتک، و لولا فاطمه لما خلقتکما»[1] ای أحمد! اگر به خاطر تو نبود جهان را نمی آفریدم، و اگر علی نبود تو را نمی آفریدم و اگر علی نبود تو را نمی آفریدم، و اگر فاطمه نبود شما را پدید نمی آوردم. پیرامون این حدیث و سند آن بحثها و تحقیقات زیادی هست به محلش مراجعه شود ولی در کل . این روایت این مطلب را می رساند که وجود این بزرگواران به همدیگر بستگی دارد وبدون ایجاد هریک از آنها، آفریده شدن آن یکی بیمعنا و امکان پذیر نبود دقت بفرمائید: اگر علی نبود ادامه وجود حجت های بعدی اعلام شده از سوی خدای متعال، وجود نداشت و همچنین اگر فاطمه نبود، این بزرگواران از کدام مادر لایق به شان اینها، به وجود می آمدند پس اینها مکمّل وجودی همدیگرند.

نتیجه: اگر علی نبود به وجود آمدن رسول خدا، با شرایط رسالتی که داشت، معنی نداشت و همچنین اگر فاطمه نبود، امامت علی و ادامه امامت و ولایت امامان بعدی با آن شرایط آسمانی و خداوندی که تعیین شده بود، بی معنا بود.

پس شرافت و فضیلت اصلی به رسول خدا می گردد، اگر او نبود جهان آفرینش و ماسوی اللّه که علت ایجاد آنها اوست، به وجود نمی آمد و اگر علی نبود، ایجاد رسول خدا مفهومی نداشت و اگر فاطمه نبود، به وجود آمدن آن دو بیمعنا بود.

زیرا شرط ایجاد و ادامه حیات ماسوی اللّه از سوی خدای متعال، به وجود آمدن اینهابود.

2 - امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:

نحن حجّه اللّه علی الخلق و فاطمه حجّهٌ علینا ما حجت های خدائیم بر خلق و فاطمه حجت خداست بر ما[2]

3 - یا سلمان حبّ فاطمه ینفع فی مأهٍ من المواطن، أیسر تلک المواطن: الموت و القبرو المیزان و المحشر والصّراط و المحاسبه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود: ای سلمان دوستداری فاطمه در صد موطن پر مخاطره سود می بخشد، که آسان ترین آنها، آستانه مرگ، قبر، میزان و محشر، صراط، و به هنگام حساب[3]

4 - ابن أثیر در ذکر حالات فاطمه علیهاالسلام می گوید: وکانت فاطمه تکنّی أم أبیها فاطمه را مادر پدرش می گفتند.[4]

عن جعفر بن محمد علیهماالسلام أنّه قال: کانت کنیه فاطمه بنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله أم أبیها. روایت از امام صادق علیه السلام است که فرمود: کنیه فاطمه دختر رسول خدا، مادر پدرش بود.[5]

این کلمه خیلی معنا دار و پر مغز است، چرا این کنیه به او داده شد یک دختر چگونه می تواند برای پدر مادر باشد وو.. اظهار نظرهای زیاد و بررسی های بیشتر وجود دارد که برای آوردن آنها، مقام را مجال نمی باشد.

5 - در توقیع حضرت بقیه اللّه الأعظم روحی و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداء آمده است؛ و فی إبنه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله لی أُسوهٌ حسنه در دخت رسول خدا صلی اللّه علیه و آله برای من سرمشق (و الگوی درخشان و نیکوئی است[6]

6 - وکانت فاطمه تحدّث فی بطن أمّها فاطمه درشکم مادر سخن می گفت[7]

» شافعی« امام اهل سنت، از خدیجه روایت کرده است فرمود: وقتی که من به فاطمه باردار شدم برای من بار سبکی بود و بامن حرف می زد[8]

دهلوی دانشمند سنی گوید: وقتی که خدیجه به فاطمه باردار شد، آن کودک أرجمند، در شکم او با وی سخن می گفت، و او این رخداد شگرف را از پیامبر پنهان می داشت؛ روزی پیامبر وارد خانه شد و اورا در حالی دید بی آنکه کسی در خانه باشد، سخن می گوید. از او پرسید: با کهِ حرف می زدی؟! گفت: کودکی که درشکم دارم با من سخن می گفت.

فرمود: خدیجه! مژده ات باد! خدا این دختری را که در بطن تو است، مادر یازده تن از جانشینان من قرار داده که بعد از من و پدرشان علی علیه السلام، یکی پس از دیگری خواهند آمد.[9]

شعیب مصری: می نویسد: هنگامی که حق نا پذیران از پیامبر خواستند که ماه شکافته شود، »خدیجه« در حالی که به فاطمه باردار بود، گفت: نومید و سر أفکنده باد آنکه محمّد صلی اللّه علیه و آله را - که برترین پیامبر پروردگار من است - تکذیب نماید. درست در این حال بود که فاطمه از درون جان مادر ندا داد که: ای مادر! نگران مباش که خدا با پدر من است.[10]

7 - عائشه گوید: کانت اِذا دخلت علیه رحّب بها و قام إلیها فأخذ بیدها فقبّلها و أجلسها فی مجلسه (الحدیث) هنگامی که ( فاطمه) پیش رسول خدا می آمد به پاس احترام او، می ایستاد و خوش آمد می گفت، و دست او را می گرفت و می بوسید و در جای خود می نشانید.[11]

در آخر روایت می گوید: اذا دخل الیها رحّبت به و قامت فأخذت بیده فقبّلته و زمانی که رسول خدا به پیش فاطمه می آمد، خوش آمد می گفت دستش را گرفته و می بوسید.[12]

8 - عن عائشه: وکانت اذا دخلت علیه قام الیها فقبّلها و اجلسها فی مجلسه الحدیث روایت از عائشه است که هروقت فاطمه پیش رسول خدا می آمد بلند میشد و او را می بوسید و در جای خود می نشانید.[13]

9 - عن ثوبان مولی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قال: کان رسول اللّه اذا سافر کان آخر عهده بانسان من اهله، فاطمه؛ و أول من یدخل علیه اذا قدم فاطمه علیهاالسلام(الحدیث) ثوبان غلام رسول خدا گوید: هروقت حضرت به سفر می رفت آخرین کس که از او جدا میشد فاطمه بود و در باز گشت اولین کسی را که ملاقات می کرد او بود ...[14]

حاکم با سند خود از عبد اللّه بن عمر روایت کرده است: إنّ رسول اللّه اذا خرج فی غزاه کان اول عهده بفاطمه رسول خدا هر وقت به جنگی می رفت (در بازگشت)نخستین کسی که او را ملاقات می کرد، فاطمه بود. باز می نویسد: کان اذا خرج فی غزاه کان آخر عهده بفاطمه و اذا رجع کان اول عهده بفاطمه (الحدیث) حضرت هروقت بجنگ میرفت آخرین نفر و هنگام برگشت نخستین نفر می دید، فاطمه بود (تآخرخبر)

در روایت دیگر از ابن عمر مانند جملات بالا آمده است و اضافه کرده موقع رسیدن به فاطمه می گفت: فداک أبی و أمی پدر و مادرم فدای تو –دخترم- باد.[15]

10 - در جریان عیادت ابوبکر و عمر از فاطمه زهراء علیهاالسلام از جمله اعترافاتی که از آنها گرفت این جملات بود پیامبر فرمود: رضا فاطمه من رضای و سخط فاطمه من سخطی، فمن أحب فاطمه ابنتی فقد أحبّنی، و من أرضی فاطمه فقد أرضانی، و من أسخط فاطمه فقد أسخطنی...»[16]

11 - روایتی با کمی تفاوت در عبارت، در کتابهای سنّی و شیعه به وفور آورده اند که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله فرمود:«یا فاطمه إنّ اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک» ای فاطمه خداوند با غضب تو غضب می کند و بارضای تو راضی می شود.[17]

در تعبیر دیگر فرمود: إنّ اللّه یغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها خداوند با غضب فاطمه غضب می کند و با رضای او، راضی می شود.[18]

12 - قال صلی اللّه علیه و آله إنّما فاطمه شجنهٌ منّی یبسطنی مایبسطها و یقبضنی ما یقبضها. قطعاً فاطمه شاخه ای ازمن و تکیه گاه من است، او مانند رگهای بدن من، به تمامی وجودم، پیچیده است[19]

13 - فاطمه بضعه منّی فمن أغضبها أغضبنی فاطمه، پاره تن من است هرکس او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است[20]

14 - از عائشه روایت شده است که: پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله در مرضی که از دنیا رفت به فاطمه علیهاالسلام فرمود: یا فاطمه ألا ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین، و سیده نساء هذه الأمّه و سیده نساء المؤمنین. ای فاطمه! آیا راضی نمی شوی بانوی بانوان عالم ها و بانوی بانوان این امت و بانوی بانوان مؤمنان باشی؟.[21] پس از نقل این حدیث می گوید: هذا اسناد صحیح سند این حدیث صحیح است[22]

15 - عائشه می گوید: مارأیت أحداً کان أشبه کلاماً و حدیثاً من فاطمه، برسول اللّه، وکانت إذا دخلت علیه رحّب بها و قام إلیها فأخذ بیدها فقبّلها و أجلسها فی مجلسه. ندیدم کسی را که در سخن گفتن و روایت حدیث مانند فاطمه، به رسول خدا شباهت داشته باشد و هر وقت به پیش پیامبر، می آمد، پیامبر، به احترام او می ایستاد و دست او را گرفته و می بوسید و او را در جای خود می نشانید.[23]

16 - «عن عائشه انّ رسول اللّه کان کثیراً ما یقبّل عرف فاطمه » عائشه می گوید

لینک کمکی