فایل رایگان پاورپوینت فلسفه تشريع نماز در اسلام

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت فلسفه تشريع نماز در اسلام :

از دیدگاه قرآن، فلسفه اقامه نماز، یاد خداست «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری» یاد خدا آرامش دهنده قلب هاست (أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) و آرامش نعمتی است که همه در جست و جوی آنند. بشر به طور طبیعی در طول زندگی اش در این جهان، با نگرانی ها و اضطراب های بسیاری روبه رو بوده و همواره برای برطرف کردن آنها کوشیده است. تشکیل خانواده، قبیله، دولت و دیگر سازمان های اجتماعی همچنین ظهور دین، مذهب، هنر، آداب و رسوم و حتی گاه جنگ ها، در حقیقت برای دست یابی بشر به آرامش در زندگی بوده است. اندیشه های بشری و مکتب ها و آیین های گوناگون با هدف رسیدن به آرامش پدید آمده اند که در این میان، ادیان ابراهیمی و آیین های بومی نیز وصول به آرامش روح و روان را یکی از مهم ترین اهداف پیدایش خویش می دانند. سفارش های اخلاقی زرتشت در قالب تصویر نزاع پی در پی خیر و شر، برای رسیدن به آرامش و بهروزی انسان و رهایی از رنج و زیان و ناخوشی قابل تفسیر است. کوشش نور برای رهایی از سرزمین ناری، در اندیشه مانی نیز در همین جهت قابل فهم است. تلاش برای رسیدن به آرامش و آسایش از دردهای جسمی و روانی بشر، مورد توجه بسیاری از آیین های بومی هند بوده است. آرامش، در فلسفه بودا به حالت متمرکز و یک دل و آرام و نیالوده جان تفسیر شده و«نیروانا» برترین و واپسین راه رهایی از چرخه تسلسل وار تولد دوباره و بیماری و مرگ بوده و رهایی و وارستگی از هر رنج و عذاب است. از دیدگاه اسلام، آنچه موجب آرامش است، یاد خداست و خواسته خداوند از بشر مبنی بر اقامه نماز، یاد او را زنده می دارد.

نماز و یاد خدا، مایه آرامش.

نماز، مظهر پرستش؛ پرستش میوه فطرت

پرستش، امر فطری در انسان ها و پاسخی است درمان بخش به نیاز و خواست بشر؛ چراکه میان دستگاه تکوین و تشریع با آفرینش جهان و انسان، هماهنگی ویژه ای وجود دارد و این عشق و نیاز ازلی و ابدی است. پلوتارک، مورخ نام آور می نویسد:

شما اگر به صفحه گیتی نظری بیفکنید، بسیاری از اماکن را خواهید یافت که در آنجا نه آبادانی وجود دارد و نه سیاحت، نه سیاست و نه علم، نه صنعت و حرفه و نه دولت، ولی جایی را نمی توان یافت که در آن خدا(پرستش و نیایش) نباشد.

نماز که شاخه پر بار عشق به خدا و پرستش اوست، آهنگ موزونی است که روح را به تعالی می طلبد. اصل این درخت سبز یعنی نیایش، با قلب بشر و سرنوشت آدمی پیوند دارد و گستره آن از فراخنای جهان هستی، پردامنه تر و از تاریخ، باستانی تر است. هیچ انسانی از فطرت خود جدا نیست، ساموئیل کینگ، جامعه شناس معروف اروپا می گوید:

اساسا در جهان، طایفه و جامعه ای بدون نیایش و معتقدات و آداب و رسوم وجود ندارد. ما نتوانستیم از لابلای اوراق تاریخ، لوحه ها، کتیبه ها و بقایای آثار تاریخی، بشر را از قید مذهب و نیایش و پرستش آزاد ببینیم.

امروزه فطری بودن پرستش و خداجویی به تأیید جامعه شناسان، فیلسوفان و روان شناسان رسیده است، برای نمونه دکتر الکسیس کارل می گوید: «احساس عرفانی(خداگرایی و پرستش)، جنبشی است که از اعماق فطرت ما سرچشمه گرفته است و یک غریزه اصلی است.» ویونگ، پروفسور روان شناس می گوید:

طبیعت آدمی به گونه ای خلقت یافته است که نسبت به (پرستش) خدا به طور ناخودآگاه در خود، احساس عطش و عشق می کند، ازاین رو اگر به صراط مستقیم توحید هدایت نشود، در برابر معبودهای کاذب سر تعظیم فرود می آورد تا آن عطش درونی خود را پاسخگو باشد. و نماز که مظهر پرستش است، به این آهنگ درونی پاسخ می دهد و عطش را فرو می نشاند.

برپایی نماز، نشانه بندگی و توافق با فطرت.

چرا نماز بخوانیم؟

خدا چه نیازی به نماز ما دارد؟ آیا آموزگار احتیاجی به درس خواندن دانش آموز دارد که او را به فراگیری دانش تشویق می کند و گاهی نیز به اجبار و تهدید او را به این امر وامی دارد؟ در حالی که، درس خواندن یا نخواندن دانش آموز سود و زیانی برای معلم ندارد. همین مسئله در مورد ستایش خداوند، اول معلم انسان ها صادق است. به مصداق آیه شریفه: «بخوان به نام پروردگارت، پروردگاری که به انسان آنچه نمی دانست، یاد داد.» قرآن، آدمی را به نماز دستور می دهد؛ چراکه نزد خدا بهترین راه رسیدن به کمال و سعادت است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «در نزد خدا نماز مقاماتی هست که بدون نیایش و نماز (دعا) کسی به آن کمالات نمی رسد.» نماز، شکر نعمت منعم است. نماز انسان، پاسخ به ندای درون خود اوست.

نماز، پاسخ به ندای درون و دست یابی به قله کمال و سعادت.

فلسفه نماز، از دیدگاه ائمه معصوم علیهم السلام

امامان معصوم علیهم السلام برای هر یک از احکام، فلسفه ای هماهنگ با فهم و ادراک مردم عصر خود بیان کرده اند که ما برای نمونه، به بعضی از آنها اشاره می کنیم. امام علی علیه السلام می فرماید:

خداوند نماز را برای پاک ساختن (روح) از تکبر قرار داد... با نماز به خدا نزدیک می شوید، نماز گناهان را مانند ریختن برگ درختان می ریزد و انسان را آزاد می سازد، همانند رهاکردن بند(از گردن چهارپایان).

و همسر آن رادمرد تاریخ، فاطمه زهرا علیهاالسلام در خطبه معروف خود می فرماید: «خدای تعالی نماز را واجب فرمود تا انسان از کبر و خودبینی پاکیزه شود.»

امام رضا علیه السلام هم می فرماید: نماز سبب می شود بنده پیوسته به یاد خدا باشد و او را فراموش نکند.

(و این تأئید همان کلام خداست که فرمود: أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری؛ نماز را بپا دارید تا همیشه به یاد من باشید) طاغی و یاغی نباشد و با خشوع و تذلل و رغبت، خواستار فزونی بهر خود در دین و دنیا باشد و همین نماز گزاردن، بازدارنده انسان از گناهان است و او را از فسادهای گوناگون دور می کند. سجده بر خاک، غرور و طغیان و خودخواهی را دور می سازد.

1.پاکسازی روح و روان در پرتو نماز؛

2.نماز، نشانه تواضع و د

لینک کمکی