بخشی از متن فایل رایگان پاورپوینت تاريخ و تبار انديشه وحدت اسلامي ميان فريقين در ميان علماي معاصر اماميه :
مقدمه
تبار در لغت به معنای دودمان و اصل و نسب است و علاوه بر پیوندهای خویشاوندی، بر پیوندهای معنوی در کیش و عقیده و آرمان دلالت دارد، چنانکه گفته می شود: تبار عارفان؛ تبار محدثان؛ تبار عالمان و غیره. برای شناخت هر اندیشه ابتدا باید تبار آن را شناخت. تاریخ پلی است که گذشته را به آینده متصل می کند و برای شناخت آینده اندیشه تقریب میان مذاهب اسلامی، ابتدا باید با تحولات و تجربیات گذشته اش روبه رو شد.
مقاله حاضر با رویکرد ساختارگرایانه و به گونه ای توصیفی - تحلیلی، سیر تاریخ معاصر اندیشه تقریب میان مذاهب اسلامی را با تأکید بر تبار فقهی عالمان امامی مذهب مورد بررسی قرار می دهد. بر این اساس کوشش می شود تا ادبیات معاصر اندیشه وحدت اسلامی در چارچوب «مجموعه ای با هم » در نظر گرفته شود تا از این رهگذر تشکیل دارالتقریب قاهره در گستره وسیع تری از تاریخ اندیشه تقریب و وحدت اسلامی مورد ارزیابی و بازبینی واقع شود؛ به ویژه آنکه اینک مصادف با هفتادمین سالگرد تأسیس مؤسسه دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه (ربیع الاول 1366 ق / فوریه 1947م ) در قاهره است. با توجه به آنچه بیان شد، مقاله حاضر به بررسی انواع ادبیات و منابع در خصوص اندیشه وحدت اسلامی و ریشه ها و تبار اندیشه جریان تقریب فقهی میان علمای امامیه می پردازد.
جریان های تقریبی معاصر
در طول تاریخ ، درباره وحدت اسلامی و امت واحده اسلام، دیدگاه ها و گزینه های چندی مطرح شده است. «امت واحده » اصلی قرآنی[1] و اصلی نبوی [2] و تردیدناپذیر است و در خصوص تحقق آن چند رویکرد کلی وجود دارد: (1) وحدت مطلق؛ (2) وحدت مصلحتی عارضی؛ (3) وحدت پایدار. مخالفان شیعی و سنی دعوت تقریب با بدبینی نسبت به طرف مقابل ، داعیان تقریب مذاهب اسلامی را متهم به تلاش برای یکی کردن مذاهب اسلامی (سنی و یا شیعه کردن مسلمانان ) و یا ایجاد مذهبی جدید کرده اند؛ در مقابل داعیان تقریب همچون شیخ محمود شلتوت و علامه محمدحسین کاشف الغطاء با به رسمیت شناختن اصل اختلاف عقاید و احترام به عقاید پیروان مذاهب اسلامی، وحدت مطلق را به معنای یکی کردن مذاهب مورد نقد قرار داده و کاملا رد کرده اند.[3] در واقع وحدت مطلق مطلوب مخالفان تقریب است که اسلام را تنها منحصر به مذهب خود می کنند. برای مثال از شیوخ سلفی وهابی می توان به محب الدین الخطیب در کتاب الخطوط العریضه للمذهب الإثنی عشری و ناصر القفاری در کتاب مساله التقریب بین أهل السنه و الشیعه (در دو جلد) و از شیعیان نیز می توان به یعسوب الدین رستگار جویباری در کتاب حقیقت وحدت در دین و حکمت عیدالزهراء علیهاالسلام و نیز میرسیداحمد روضاتی در مقدمه ترجمه کتاب مناظره بین أحد علماء
[4]الشیعه مع عالم سنه اشاره کرد.
دیگر نوع وحدت، وحدت مصلحتی است که به وحدت به مثابه یک تاکتیک و طرحی موقتی توجه دارد و چون معلول عوامل جبری خارج از متن دین همچون مصلحت ها و امیال است ، مورد پسند اصحاب تقریب نیست. داعیان تقریب از همان ابتدای کار، به دنبال الگویی فکری برای وحدت پایدار بوده اند و بدین منظور کوشیده اند تا متنی کلی و مشترک را بر پایه منابع اولیه اسلام (قرآن و سنت و عقل سلیم و اجماع ) تنظیم کنند. به طورکلی دودسته ادبیات درباره وحدت اسلامی و به طور خاص تقریب فقهی میان مذاهب اسلامی موجود است که مجموعا دارای چهار دسته منابع هستند که گاه متن هایی مشترک و بینابینی میانشان دیده می شود. موارد فوق عبارت اند از:
الف ) ادبیات اصلاح گرایانه سیاسی - اجتماعی: این دسته از ادبیات تقریبی، عمدتا شامل دو دسته منابع است:
1- منابع مربوط به وحدت نادرشاهی (مبتنی بر ایده توافق حاکمان و تأیید علماء)
2- منابع مـربوطه بـه اتحادیه اسلام (رونق یافته از دوران قاجاریه کـه رسـائل جـهادیه مـربوط بـه دفاع از قلمرو عـثمانی بـدان منضم می شوند).
ب) ادبیات فقهی و اعتقادی علمای فریقین: این ادبیات که نمونه بارز آن در «فقه مقارن » متجلی می شود، شامل دودسته از منابع است:
1- اندیشه فقه مقارن در حوزه های علمیه امامیه (که مثال بارز آن دارالتقریب قاهره است ).
2- اندیشه وحدت بر پایه اصول و متون مشترک (که قدمتی بسیار دراز دارد ).
پس درمجموع عمدتا چهار دسته منابع مهم درباره وحدت اسلامی و تقریب میان مذاهب فریقین شکل گرفت که به لحاظ نوع استدلال، از طرق زیر بهره گرفته اند:[5]
1- استدلال به قرآن کریم .
2- استدلال به احادیث شریفه مانند خطبه های حجه الوداع به مثابه کلید امنیت[6]جهان.
3- استدلال به عقل به ویژه با بهره گیری از قاعده حسن و قبح عقلی.
4. استدلال به وقایع مهم تاریخی ، اجتماعی و فرهنگی که میان همه مسلمانان بین الاذهانی است.
1. منابع مربوط به وحدت نادرشاهی
این دسته از منابع به معرفی واقعه تاریخی وحدت فریقین بر اساس طرح نادرشاه افشار اختصاص دارند و به ارائه بیان روایتی گاه جانبدارانه از آن می پردازند. نادرشاه افشار کوشید تا با حل اختلافات مذهبی، آتش جنگ میان ایران و عثمانی را خاموش کند تا با خیال راحت به فتوحات خود در مناطق شرقی (خصوصا هندوستان ) بپردازد و نیز در مقابل تهدیدات روسیه تزاری آماده تر باشد. استاد محمد محیط طباطبایی به اقدامات نادرشاه - و تا حد کمتری ، اشرف افغان که او نیز در دوران حکومت ناپایدارش در پی مصالحه و تفاهم مذهبی با عثمانی برآمده بود - به عنوان مدخلی برای بحث اتحاد اسلام در دوران سیدجمال الدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده توجه کرده است. [7]طرح نادرشاه شامل موارد زیر بود: به رسمیت یافتن مذهب شیعه (فقه جعفری )؛ اختصاص رکنی از ارکان مسجدالحرام به ائمه مذهب جعفری؛ تأمین امنیت حاجیان ایرانی (از راه شام به مکه )؛ آزادی اسیران طرفین و ایجاد نمایندگی دو کشور در پایتخت های یکدیگر؛ و البته این طرح رسما مقرر می کرد که شیعیان حق هیچ گونه لعن و دشنام و توهین به مقدسات اهل سنت را ندارند. بدین منظور عهدنامه ای در ایران نوشته شد و علمای نجف اشرف نیز با آن موافقت کردند، ولی مورد موافقت دربار و مفتیان عثمانی واقع نشد.[8] البته گفته می شود که چنین طرحی قدمتی طولانی تر داشته و در زمان سیدمرتضی (355 -436 ق) حتی در میان علمای سلف شیعه نیز سابقه [9]داشته است؛ هرچند مدارک قاطعی دراین باره موجود نیست .
ناگفته نماند که در میانه جنگ های عثمانی - صفوی، فتاوی تکفیری رواج بسیار یافتند[10] که نقش مخربی در مقابل اصلاح امور داشتند. برای مثال نوح افندی (متوفی 1070 ق) از شیوخ تکفیری سلطان عثمانی، بی محابا فتوای جواز قتل شیعیان را صادر کرد با این عنوان که «من قتل رافضیا واحدا وجبت له الجنه » (بهشت بر هر کس که یک رافضی را بکشد، واجب است ). پس از آنکه شاه صفی طبق معاهده صلح با عثمانی، بغداد را به دولت سلطان مراد چهارم عثمانی (حکومت: 1032- 1049 ق) واگذارکرد، همین فتوای ننگین موجب شد تا کشتاری بی رحمانه از شیعیان بغداد انجام شود. [11]شیخ علی نقی کمره ای طغایی شیرازی (م 1060 ق) از معاصران شاه صفی و شاه عباس دوم در رد فتوای مذکور کتابی در دو مجلد، با عنوان جامع صفوی تألیف کرده است که شیخ حر عاملی از آن با عنوان «جواب مفتی الروم فی الامامه » یادکرده است. [12]متن فتوای نوح افندی در باب «الرده و التعزیر » از کتاب العقود الدریه فی تنقیح الفتاوی الحامدیه [13] اثر ابن عابدین (1198 - 1252 ق) موجود است و سیدعبدالحسین شرف الدین عاملی (1290- 1377 ق) در فصل نهم کتاب الفصول المهمه فی تألیف الامه و
[14]علامه عبدالحسین امینی (1390-1320 ق) در الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب آن را نقد و تقبیح کرده اند.
اسامی برخی از منابعی که به ادبیات وحدت نادرشاه پرداخته اند عبارت اند از:
1- تاریخ جهانگشای نادری تألیف میرزا مهدی خان منشی استرآبادی.
2- روضه الصفای ناصری تألیف رضا قلی خان هدایت .
3- فارس نامه ناصری تألیف حاج میرزا حسن حسینی فسایی.
4- نجات ملت تألیف میرزا علی اکبر خان روحانی با تقریظ آیت الله محمدتقی مجتهد نجم آبادی.
5- نقش سیدجمالالدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین تألیف استاد سیدمحمد محیط طباطبایی.
میرزا علی اکبرخان روحانی در سال 1338 ق رساله راه نجات ملت را جهت احیای طرح نادرشاه افشار بر اساس کتاب فارسنامه ناصری به صورت چاپ سنگی در تهران منتشر کرد. [15]او راه حل مشکل فریقین را در آن می داند که مسلمانان نزاع میان خویش را با رعایت موارد زیر حل کنند: (1) با نهایت بی غرضی ؛ (2) برای رضای خدا (جهتا لمرضات الله )؛ (3) با براهین[16]عقلی؛ و (4) با لسان لین. پایان آن کتاب مزین به تقریظی مهم از آیت الله شیخ محمدتقی مجتهد نجم آبادی 4 (متوفی1302 ش) است که در آن می نویسد: امروز یگانه چیزی که باعث ترقی مسلمانان عالم عموما و مسلمانان ایران خصوصا است اتحاد حقیقی و یگانگی معنوی با یکدیگر است... اگر افکار مرحوم مغفور نادرشاه تاکنون مجری شده بود، ملت اسلام خصوصا مسلمانان ایران در ترقی و تعالی، اول ملت بودند در عالم؛ به هرحال بر هر فردی از افراد مسلمین واجب و لازم[17]است که دوگانگی و نفاق کنونی را از مابین فریقین اسلامی مبدل به یگانگی و اتفاق کلمه فرماید؛ و همگی به مدلول آیه شریفه: (واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا» [18]عمل نموده و خود را داخل در مدلول آیه «واذکروا نعمت الله علیکم إذ کنتم أعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته إخوانا و کنتم علی شفا حفره من النار فأنقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون )[19] کما تری خارج نماید تا بدین وسیله [20]آب رفته به جوی بازگردد...
2. اتحاد اسلام و اصلاح طلبی
منابع دیگر در زمینه وحدت اسلامی میان فریقین با عنوان «اتحاد اسلام » در دوران قاجاریه شکل گرفتند. آغازگر این ادبیات، سیدجمال الدین اسدآبادی (1254 - 1314 ق) است که اندیشه های خود را در مجله عربی عروه الوثقی (چاپ پاریس ) مکتوب کرد. مجله مذکور مورد توجه علما و اندیشمندان اسلامی بود و شخصیت های مختلفی در جهان اسلام را از خود متأثر کرد که از جمله شیخ محمد عبده که نسل اول عالمان دارالتقریب قاهره شاگردان مکتب او هستند؛ و شخصیت هایی چون سیدعبدالرحمن کواکبی (متوفی 1320 ق)، شیخ حسین جسر (متوفی 1327 ق)، امیر شکیب ارسلان (متوفی 1366 ق) و سیدرشید رضا (متوفی[21]1354 ق) حضور دارند. [22]سیدجمال واعظ اصفهانی (متوفی 1326 ق) نیز از ایده اتحاد اسلام حمایت می کرد.
بعدها آیت الله سیدهبه الدین حسینی شهرستانی (متوفی 1386 ق) در رساله فغان اسلام یا مقدمه نجات کشتی اسلام[23] و از معاصران، آیت الله سیدهادی خسروشاهی توجه بیشتری به نظریات سیدجمال الدین اسدآبادی مبذول کردند. لازم به ذکر است که آیت الله هبه الدین شهرستانی از اعضای رسمی دارالتقریب قاهره بود و آیت الله خسروشاهی از اعضای مؤسس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی هستند.
از تألیفات مهمی که در این شاخه از تألیفات تقریبی نوشته شده است، کتاب «اتحاد اسلام» تألیف شاهزاده ابوالحسن میرزا معروف به شیخ الرئیس قاجار (1264-1299 ق) است. ابوالحسن میرزا متأثر از کوشش های سیدجمال الدین اسدآبادی و اصلاحات سلطان عبدالحمید دوم این کتاب را در سال 1312 ق نگاشت که مطالعه آن در فهم سیاست دولت عثمانی درباره «اتحاد اسلام » اهمیت دارد. او در رساله «اتحاد اسلام » از مباحث زائد و حاشیه ای مانند نزاع خونین درباره «حدوث و قدم قرآن کریم » که جهان اسلام را قرن ها گرفتار تنش و درگیری کرده است، انتقاد می کند. [24]وی یکی از موانع ترقی اسلام را اختلافات و جنگ های داخلی میان مسلمانان می داند که موجب شده اند تا «رونق بازار اسلام » از میان برود و نیازی به اقامه دلیل بر این مطلب نمی داند که اختلاف داخلی و جنگ خانگی در میان هر امت و هر ملت مانع توسعه خارجی آن و موجب ضعف می شود. [25]از دید شیخ الرئیس قاجار، سرنوشت فریقین در دنیای پر از فتنه کنونی به یکدیگر گره خورده است چنانکه «اضمحلال و فنای هر دو دولت و استقلال و بقای هر دو ملت با یکدیگر ملازمه قهریه دارند». [26] او تأکید می کند که مغلوبیت اهل سنت و جماعت در برابر استعمارگران غربی هرگز وسیله فوز و فلاح و رابطه خیر و صلاح شیعه نخواهد بود. [27]هرچند به دلیل انحطاط اخلاقی، مسلمانان هریک از نابودی یکدیگر شادمان می شوند.[28] او ضمن آنکه تصریح دارد که مرادش هرگز تغییر مذهبی آن نیست که شیعه سنی شود و یا سنی شیعه شود. [29]معتقد است اتحاد
[30]سیاسی جهان اسلام باید با محوریت و مرجعیت «سلطنت علیه عثمانیه » شکل گیرد.
3. اندیشه وحدت بر پایه اصول و متون مشترک
اصحاب وحدت اسلامی از دیرباز کوشیده اند تا متنی کلی و مشترک را بر پایه منابع اولیه اسلام (قرآن و سنت و عقل سلیم و اجماع ) تنظیم کنند که علامه محمدتقی جعفری مطابق ایده اش در باب «حیات معقول » از آن به «وحدت معقول » تعبیر کرده است. [31]اساس این دیدگاه مبتنی بر این اندیشه است که مسلمانان در اصول عقاید با یکدیگر وحدت نظر دارند[32] و از این رو می توان بر پایه اصول عقاید مشترک متون مشترکی را نیز تهیه کرد که مورد استفاده پیروان فریقین قرار گیرد. آیت الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی موارد وحدت اسلامی را چنین شمارش کرده است: مسلمانان شیعه و سنی در دین، در خدا، در کتاب، در پیامبر، در قبله، در حج، در نماز، در روزه، در عقیده به فرشتگان و پیامبران الهی و روز قیامت و مانند آنکه از لوازم ایمان هستند، با یکدیگر متفق و هم داستان هستند.[33]
از نمونه های بارز تبلور این اندیشه در دوران معاصر تألیفات آیت الله شهید سیدمحمدباقر صدر در آثاری چون فلسفتنا و اقتصادنا است که متونی اسلامی بر پایه اندیشه اسلامی است و مورد استقبال و استفاده همه فریقین واقع شده است و دیدگاه های معظم له درباره بانکداری اسلامی در همه مراکز دانشگاهی جهان اسلام مورد توجه و تحقیق است. بسیاری از شاگردان شهید صدر به جریان تقریب و وحدت اسلامی پیوستند و از اعضای
رسمی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بودند (نک: شکل 1).
[شکل 1. تبار علمی شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر و شاگردان ایشان ]
4. مکتب فقهی آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی
اندیشه فقه مقارن تاریخی بس دراز دارد. کتاب خلاف اثر شیخ الطائفه طوسی از قدیمی ترین منابعی است که ما را با سیر تاریخی مسائل فقهی آشنا می کند. کتاب مذکور توسط آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی (متوفی 1381 ق) احیاء شد[34] و با تدریس آیت الله العظمی بروجردی، فقه مقارن بار دیگر به صورت جدی به حوزه های علمیه بازگشت. همچنین معظم له از شیوه حدیثی خاصی استفاده می کرد که بر اساس جلسه درس فقه ایشان در نیمه شعبان 1377 ق به ایجاد «مجمع حدیثی » و نهایتا تألیف کتاب جامع الاخبار للشیعه الامامیه انجامید که طرحی جامع بر اساس فقه مقارن بود. گزارش کاملی از آن را آیات سیدمصطفی کاشفی خوانساری و سیدمحمدباقر موحد ابطحی و واعظ زاده خراسانی نگاشته اند.
[35]آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی تا جای ممکن، احکام را از احادیث استخراج می کرد. ابتدا احادیث را به صورت موضوعی دسته بندی می کرد و آنگاه هر دسته را با دسته دیگر مورد مقایسه قرار می داد. به سیر تاریخی مسئله و به اقوال قدما توجه ویژه ای مبذول می کرد. جهت فهم روایت توجه خاصی به فضا و محیط صدور روایت داشت و ازاین رو جدا از معنای ظاهری الفاظ روایت، به قرینه حالیه ای که از فضای صدور روایت برمی آید، توجه کامل داشت و معتقد بود که مجتهد نباید غافل از اقوال و انظار محیط صدور روایت باشد.
معظم له درصدد استنباط مسائل فقهی از همان افقی بود که در زمان ائمه اطهار - علیهم السلام - و یا قدمای فقها مطرح شده بودند. بنابراین به سابقه تاریخی طرح مسئله و بررسی نظرات فقهی پیشوایان چهارگانه اهل سنت توجه داشت؛ چراکه به بیان معظم له، بسیاری از روایات أئمه اهل بیت ناظر به روایات و فتاوای اهل سنت هستند. پس باید دانست که روایت در چه عصری صادر شده است و در آن زمان چه فتواهایی در میان فقهای مسلمین رایج بوده و امام (ع ) درصدد رد کدام فتوا و تصویب کدام یک بوده است . [36]معظم له از بیان اقوال حاشیه ای که مسیر تحقیق را از موضوع اصلی خارج می کنند، پر